این روزها صحبت در مورد کنسولهای دستی در دنیای بازی بسیار داغ و جذاب دنبال میشود. از معرفی کنسول Steam Deck و شایعات پیرامون آن گرفته تا معرفی کنسول بهبود یافته شرکت نینتندو برای بخش کنسولهای دستی خود. مورد جالب اما استقبال بسیار زیاد گیمرها و طرفداران صنعت بازی از این کنسولهای دستی است، که به نظر میرسد ناشی از شیوع ویروس کرونا و کمبود سخت افزارهای اصلی بازی در سراسر جهان باشد.
در هر حال داشتن یک کنسول دستی که محدودیتهای سخت افزاری و نرم افزاری نداشته باشد و هر عنوانی نیز به راحتی بر روی آن اجرا شود، آرزوی بسیاری از گیمرهاست که با توجه به شرایط فعلی، صنعت بازی در حال حرکت به همین سمت است. در این مقاله اما قصد داریم به بررسی عمیقتر کنسول Switch OLED بپردازیم.
در ظاهر و بطن این کنسول شاید نکاتی نهفته باشد که کمتر کسی به آنها توجه کرده و میتواند باعث موفقیت بیشتر کنسول و شاید استقبال بیشتر طرفداران شود. آنچه که مشخص است، طرفداران نباید از این کنسول انتظار زیادی داشته باشند، زیرا Switch OLED صرفا یک بهبود نه چندان عجیب و غریب نسبت به نسخه عادی است و هنوز تا عرضه کنسول نسل بعدی نینتندو فاصله زیادی داریم. با اگزوگیم همراه باشید.
در شرایط فعلی، ما به خوبی میدانیم که کنسول Switch OLED معرفی شده است و قرار است چه ویژگیهایی را به گیمرها ارائه دهد. با توجه به آن چه طرفداران انتظار داشتند و با توجه به مشخصات کنسول دیگر جایی برای گلایه و غر زدن نیست، زیرا هر احساسی که داشته باشیم مشخصات کنسول تغییری نخواهند کرد.
قرار نیست در این کنسول به اجرا عناوین مختلف با وضوح تصویر 4K بپردازید یا شایعات مربوط به کنسول احتمالی Switch Pro را برای آن باور کنید. در عوض، این یک بهروزرسانی سخت افزاری نه چندان قدرتمند، چیزی شبیه به عرضه کنسول 3DS XL حتی با تغییر کمتر نسبت به نسخه اصلی است. در واقع تنها اختلاف فاحش این نسخه به مدل اصلی که در سال 2017 عرضه شد، در همان نگاه اول هم مشخص میشود؛ صفحه نمایشی بزرگتر و 7 اینچی در ظاهری آشنا.
شاید بسیاری به آسانی از کنار این صفحه نمایش عبور کنند و توجه خود را معطوف به دیگر جزئیات Switch OLED کنند، اما قصد ما بررسی دقیق آن است! درست است که مشخصات موجود در این صفحه نمایش را نباید با تکنولوژیهای موجود در مرز فناوری صفحه نمایشها مقایسه کنیم، اما باید قبول کنیم که این حرکت نینتندو یک گام قابل توجه نسبت به مدل اصلی است. 7 اینچ بهتر از 6.2 اینچ (ابعاد سفحه نمایش مدل اصلی) است و آن گوشههای باریکتر نیز بهبود بیشتری را نشان میدهد.
هنگامی که کنسول بهبود یافته در دستان شماست، آن صفحه نمایش تقریباً همه آن چیزی است که میتوانید ببینید (همهی آن چیزی که نیاز هست ببینید)، که البته آن قدری شگفت انگیر عمل میکند که در تصاویر به نمایش درآمده از آن غوطهور شوید (سنسور نوری که باعث ایجاد نفوذ جزئی در Switch اصلی میشود، در مدل OLED نیز به خوبی قرار داده شده است- من به بخشهای مختلف کنسول نگاه کردم اما نتوانستم در آن مدت کوتاه دسترسی به آن، جایی را که سنسور جدید قرار داشت پیدا کنم).
البته، مزایای دیگری نیز برای صفحه نمایش OLED وجود دارد. شاید ارسال یکی از اعضای تیم که مشکل کور رنگی داشت ایده خوبی نبود، اما نینتندو خود انتخاب میکند که چه افرادی میتوانند به دستگاه دسترسی داشته باشند (مترجم: در اینجا، منظور نویسندهی یوروگیمر، ارسال کنسول توسط نینتندو برای خود اوست!) و تمایلی به قرار دادن آن در مقابل افرادی مانند Digital Foundry، که سعی در بررسی عمیق همه چیز دارند، ندارد.
و به همین علت، هفتهها پس از اولین نمایش از این کنسول در Stateside، همچنان عکس برداری از کنسول Switch OLED ممنوع است. با این حال، حتی با وضع محدودیت بینایی خود، میتوانم رنگ سبز Hyrule را در Breath of the Wild ، رنگ سیاه عمیقتر در Mario Kart 8 و شدت پالت بیشتر در Super Mario Odyssey را مشاهده کنم.
مزایای دیگری نیز به همراه صفحه نمایش برای OLED وجود دارد، مانند بهبود عمر باتری (البته نحوه عملکرد آن در هنگام استفاده هنوز مشخص نیست)، اما پس از یک ساعت استفاده از این کنسول بهبود یافته، این صفحه نمایش نبود که مرا متعجب ساخت، بلکه جزئیات کوچک در طراحی کنسول بود؛ و البته وجود نکات ریز و درشتی در گوشه گوشهی آن که تجربه حاصل از کنسول را کمی متفاوت میساخت.
نکته قوت اصلی اما، پایه جدیدی است که اکنون تمام عرض کنسول را در بر میگیرد و به عنوان یک قسمت جدایی ناپذیر از دستگاه به چشم میآید. و صد البته بهتر از آن پایه نازک و کوچکی است که در مدل اصلی قرار داده شده است. در واقع هنگام تجربه از مدل اصلی، آدم ترجیح میدهد کنسول را به دست خود یا بر روی زمین بگذارید تا اینکه به آن تکیه دهد! لولای این پایه کاملا مناسب و باکیفیت است، که این قضیه به شما اجازه میدهد تا Switch OLED را در هر زاویهای که دوست دارید قرار دهید.
در زیر پایهی دستگاه، بلندگوهای کنسول وجود دارد که نسبت به مدل اصلی تغییر مکان یافتهاند. در حال حاضر، ظاهراً این بلندگوها در سمت پایین دستگاه قرار گرفتهاند (در مدل اصلی به سمت پشت دستگاه بود)، و نتیجه این شده است که اگر به هنگام حرکت و بدون داشتن هدفون به بازی بپردازید، صدایی عمیقتر و کاملتری را میشنوید (البته که به ندرت پیش میآید در این وضعیت از کنسول استفاده کنیم!).
برخی از این بهترین پیشرفتها در داک جدید نیز مشاهده میشوند. یک سری پدهایی در کنسول برای جلوگیری از هر گونه خراش قرار داده شده؛ همچنین یک قسمت با برش مرتب در عقب داک که به عنوان یک کابل مرتب برای کنار آمدن با پورت جدید اترنت عمل میکند (برای افراد که دردسرهای استفاده طولانی مدت از مدل اصلی را تجربه کردهاند، این میتواند بسیار هیجان انگیز باشد). از بابت استحکام و حس خوب زمان استفاده، هنگامی که کنسول را در دست بگیرید، احساسی بهتر نسبت به در دست داشتن مدل معمولی Switch به شما میدهد.
برخی موارد جزئی و ریز را در این مقاله بیان کردیم اما آیا همه اینها برای توجیه آن چیزی که ارتقا نسبت به نسخه اصلی یاد میشود کافی است؟ من فکر میکنم که این مورد شدیدا به نحوه استفاده شما از کنسول بر میگردد. من از روز عرضه رسمی کنسول مدل اصلی را تهیه کردم، هنگام مسافرت آن را در کنار خود داشتم و استفادههای بسیاری از آن کردم. و اکنون برجستگیها، خوردگیها و تودههای پلاستیکی که از پاره شدن برخی قسمتهای کنسول ناشی شده است، در گوشه گوشهی آن یافت میشود.
اکنون من قرار است یک مدل جدید داشته باشم، و با توجه به انتخابی که دارم (البته پس از در دسترس قرار گرفتن کنسولها) مدل ارتقا یافته را انتخاب میکنم. این بدان معنا نیست که من نسبت به این کنسول ناامید نیستم، یا اینکه کنسول پایینتر از وعدهها و انتظارات ظاهر نشده است. من نیز تمام موارد گفته شده را قبول دارم.
حتی قرار دادن چند ویژگی اساسی دیگر مانند بلوتوث نیز به ویژه با توجه به قیمت بالای OLED میتوانست منطقی و معقول باشد. با توجه به مدت زمان طولانی شدن عمر کنسول و عدم حضور قابلیتهای اصلی با اولویت بالا، مانند افزودن پوشهها به رابط کاربری، من فکر میکنم چیزی که Switch در حال حاضر به آن احتیاج دارد شاید چیزی بیشتر از یک تازه سازی سختافزاری ساده باشد.
در این شکی نیست که عناوین انحصاری کنسولهای نینتندو فوقالعاده باکیفیت و برخی از آنها شاهکارهای سالهای اخیر این صنعت بزرگ هستند؛ اما شاید استفاده از یک کنسول قدرتمند با قراردادن سخت افزاری بهتر و فناوریهایی که امروزه در بسیاری از کنسولها میبینیم، شانس فروش بیشتر این کنسول را دوچندان میکرد.
گرچه که طبق آمار عرضه شده مدل اصلی همچنان پا به پای کنسولهای نسل نهمی در حال فروش است و از این بابت نمیتوان گلهای به نینتندو و سیاستهای آن گرفت. اگر مدل اصلی را دارید اما از صفحه نمایش بزرگتر و پایه عریضتر این کنسول استقبال میکنید و برای Steam Deck نیز پول کنار گذاشتهاید، خرید OLED پیشنهاد میشود. همچنین اگر هنوز کنسول Switch را خریداری نکرده و به کنسولهای دستی هم علاقه دارید، خرید OLED میتواند یک انتخاب بسیار مناسب باشد.
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.