حرف حساب - قسمت 2: حمایت از بازی‌های ایرانی؟ جوک بعدی لطفا!

حرف حساب - قسمت 2: حمایت از بازی‌های ایرانی؟ جوک بعدی لطفا!

نوشته‌ی
avatar
2 سال و 10 ماه و 9 روز پیش

فهرست مطالب

می‌دانید چیست؟ انگار نوشتن مقالات انتقادی تند به من نیامده. هر وقت که سعی می‌کنم یک مقاله انتقادی بنویسم و نهایتا هم می‌بینم به دست خواننده‌های اینترنت و در مواردی هم صاحبش رسیده، شاهد هیچ عکس العملی از سوی آن‌ها نیستم و انگار دارم با دیوار جلوی رویم صحبت می‌کنم. در عوض، فقط کافیست یک نفر بیاید و با نثری درب و داغان در مورد کول کردن اسب حرف بزند، جد و آباد یک نفر را در توییتر به انواع و اقسام الفاظ فاحش ببندد یا این که به در و دیوار متلک بیاندازد تا ملت جوری به آن واکنش نشان دهند که انگار سد لتیان شکسته است.

برای همین با خودم گفتم که چرا کلا تغییر رویه ندهم و همان چیزی که مردم دوست دارند ببینند را تحویلشان ندهم؟ اگر دوست داشتند که فبها و اگر هم دوست نداشتند که بی‌خیال. پس این شما و این هم یک مشت حرف حساب.

راستی! یادتان باشد که هر چه که می‌خوانید، زاده‌ی ذهن نویسنده‌ی مطلب است. پس اگر مشکلی با محتوای آن دارید، کمی جرئت داشته باشید و مثل یک مرد (یا زن) آن را جلوی روی خودم بگویید. نه این که بخواهید پشت بقیه قایم شوید و زحمات هر کسی که ربطی به مطلب ندارد را زیر سوال ببرید.

دوست داشتم مطلب را با عبارت "اگر دیده باشید" شروع کنم؛ ولی دیدم ملت بلانسبت نابینا نیستند که چنین چیز واضحی را نبینند. فقط کافیست وقتی یک بازی ایرانی جدید عرضه می‌شود، سری به این سایت‌های خبری و ژورنالیستی کشور بزنید تا همه را در حال به به و چه چه کردن ببینید.

حتی اگر یک بازی ایرانی مشکلات زیادی داشته باشد، کمتر کسی را می‌بینید که نگوید "برای حمایت از صنعت بازی سازی در ایران، این بازی را خریداری کنید". ولی انگار این آقایان و خانم‌ها فراموش کرده‌اند که اصلا به ما چه؟ چرا ما باید جور بی خیالی و بی مسئولیتی یک عده‌ی دیگر را بکشیم؟ مگر ما حکم حساب قرض الحسنه پس انداز بازیسازان کشور را داریم که بخواهیم برای حمایت از آن‌ها، مداوما پول به پایشان بریزیم؟ اصلا چرا فقط ما باید حمایت کنیم و نه کس دیگری؟

بیایید کمی منطقی باشیم. مگر کس دیگری برای حمایت از بازیسازان در این مملکت نیست که هر ننه قمری از راه می‌رسد، کل مسئولیت حمایت را به عهده گیمرها می‌اندازد و تهدید می‌کند که اگر با پولمان حمایت نکنیم، این صنعت در کشور از هم می‌پاشد؟ عزیز من، برادر من، خواهر من، دارید خیلی تند می‌روید! پیاده شوید با هم مسیر را طی کنیم! هر چقدر هم که شما زور بزنید تا صنعت بازی سازی کشور را سرپا نگه دارید، تا وقتی "بعضی‌ها" مسئولیتشان را به درستی انجام ندهند و یک سری مسائل پایه‌ای درست نشود، هیچ تغییری در وضع فعلی ایجاد نخواهد شد و لفظ "حمایت" از جوک فراتر نمی‌رود. باور ندارید؟ پس بیایید متقاعدتان کنم!

این خانه از پای بست ویران است...

جان کریتوس بروید و یک نگاه به فعالیت‌های بنیاد نابود سازی بازی‌های رایانه‌ای بیندازید. در چند سال اخیر، این نهاد که ادعای حمایت از بازی سازان کشور را دارد، آن قدر هاج و واج عمل کرده که برای همه سوال شده که اصلا این‌ها می‌دانند دارند چه کار می‌کند؟ حالا این به کنار، آیا اعضای بنیاد اصلا قدرتی دارند که بخواهند طرف بازیسازان و ژورنالیست‌ها را بگیرند و جلوی افراد ثالثی که چیزهای عجیب و غریب می‌خواهند، بایستند؟ الان کارمان به جایی رسیده که برخی آقایان با دیدن یک رنگین کمان ساده یا کلمه‌ی "هالووین"، تحریک می‌شوند و به بنیاد می‌گویند که این نباید در بازی باشد.

اعضای بنیاد هم بدون این که بگویند چرا یا سعی کنند طرف سازندگان را بگیرند، جلوی همان آقایان دولا راست می‌شوند که "بله اعلی حضرت" و سپس یک لیست از موارد بی ربط را به بازیساز دیکته می‌کنند که این‌ها را باید از بازی پاک کنید وگرنه بازی شما را با بمب اتم می‌زنیم. وقتی هم که بازیسازان "هوی مرتیکه" گویان بهشان می‌تازند و Petition آنلاین راه می‌اندازند، سریع با یک رسانه‌ی بزرگ که می‌دانند مصاحبه‌گرش نمی‌تواند حرفی نازک‌تر از گل به آن‌ها بزند، مصاحبه می‌کنند و گودرز را به شقایق ربط می‌دهند.

از آن طرف هم صدا و سیمای ایران را داریم که مثلا باید برای جا افتادن فرهنگ گیمینگ در کشور تلاش کنند، ولی یا از این طرف بام پرت می‌شوند، یا از آن طرف بام و یا این که بام سوراخ می‌شود و سقوط می‌کنند.

یعنی یک روز می‌آیند و در مدح بازی‌ها سخن می‌گویند، روز دیگر یکی را می‌آورند که اسامه بن لادن و بازی‌ها را به هم ربط دهد تا همه‌ی گیمرها تروریست صفت شوند و بعضی اوقات هم سعی می‌کنند بگویند هر کسی که بازی می‌کند، قطعا از بینندگان پروپا قرص خاله نرگس و عمو پورنگ است. با این وضعیت، حالا شما بیایید و میلیون‌ها تومان پول به پای بازی‌های ایرانی بریزید. تا اصل ماجرا درست نشود، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اصلا صبر کن ببینم... واقعا چرا یک سری انتظار دارند به صورت تمام وقت حمایت کنیم؟

ناسلامتی ما مصرف کننده هستیم ها!

فکر می‌کنم این عده‌ای که می‌گویند باید در هر شرایطی از محصول ایرانی حمایت کنیم، حالیشان نمی‌شود که ما مصرف کننده هستیم و نمی‌شود همه چیز را صرفا جهت حمایت بخریم. حالا شاید آن شخصی که دستش داخل جیب ددی جان است و پدر گرامی‌اش همه‌ی مخارجش را می‌پردازد، مشکلی در این زمینه نداشته باشد.

ولی بقیه که پول برایشان علف خرس نیست و باید برای تک تک مولکول‌های یک اسکناس برنامه ریزی داشته باشند، باید نفعی و نیازی در این کار ببینند که بخواهند بازی ایرانی بخرند. و بیایید منطقی باشیم، با این وضعیت فعلی‌ای که بازی‌های ایرانی دارند و سازندگانشان هم در برقراری ارتباط با جامعه کاربری‌شان اصلا زحمتی به خودشان نمی‌دهند، آیا ما واقعا باید ترغیب به حمایت کردن شویم؟

الان مثلا چند ماه از انتشار بازی سفیر عشق گذشته است؟ در طول این مدت، بنده که یکی از خریداران نسخه فیزیکی بازی بودم (نه برای حمایت، بلکه برای نقد!) هنوز هم نمی‌دانم که آیا اصلا قرار است برایش یک پچ ناقابل منتشر کنند یا نه. در نتیجه من مانده‌ام تنهای تنها، میان سیل افت فریم‌ها. یا بازی سیاووش که همچنان روی فروشگاه هیولا به فروش می‌رسد، نه تنها یک نسخه خیلی درب و داغان است که هیچ کدام از بهبودهای نسخه جهانی‌اش را ندارد، بلکه سازندگانش هم Hakuna Matata گویان آن را رها کرده‌اند.

یا همین فروشگاه هیولا که بیشتر بازی‌های ایرانی رویش عرضه می‌شوند، آنچنان قفل نرم افزاری‌ای دارد که به Denuvo می‌گوید زکی! این فروشگاه هم فایل اجرایی بازی‌هایش را قفل می‌کند و هم برای این که همان بازی‌ها را اجرا کند، باید تمام وقت به اینترنت متصل باشد تا از سمت سرورش کد دریافت کند. یعنی فقط کافیست یک نفر پایش روی سیم اینترنت ایران برود یا کوسه‌ها به کابل‌های زیر دریا حمله کنند تا نتوانید همان بازی‌ای که برای حمایت خریده بودید را هم اجرا کنید.

اگر قرار بر این باشد که هر محصول تولیدی‌ای را بلافاصله و صرفا جهت حمایت از صنعت بازی‌سازی در کشورمان خریداری کنیم، دیگر چه تفاوتی با پت و مت داریم؟ اینطوری نه فقط اسکروج‌های کشورمان می‌توانند خیلی راحت از همین حس حمایت کاذب سوءاستفاده کنند تا هم جیبمان را خالی کنند و هم روزگارمان را شکلاتی، بلکه برخی از این مردان هنرمند هم تنبل می‌شوند چون فکر می‌کنند هر زباله‌ای که عرضه کنند را ملت می‌خرند. اگر چیزی یا خدماتی دریافت کنیم که نهایتا این احساس را به ما بدهند که ارزشش را داشته‌اند، آن وقت است که می‌توانیم منطق حمایت از آن را توجیه کنیم. اگر هم چیزی غیر از این را قبول دارید، کوچه پشتی منتظرتان هستم.

هر چه آید باداباد، غم و غصه رو بی خیال!

حالا همه‌ی این‌ها به کنار. اگر واقعا یک سری‌ها می‌خواهند از صنعت بازی سازی در کشور حمایت کنند، چرا حزب بادی شده‌اند؟ یعنی از یک طرف به تیپ و تار بنیاد بازی‌های رایانه‌ای و رفقایش می‌زنند که چرا ما و دیگران را این قدر زیر منگنه گذاشته‌اید، ولی وقتی یک رویداد با همکاری همین نهادها برگزار می‌شود، مثل ملت گرسنه‌ی ساندویچ بوقلمون ندیده به سمتش حمله ور می‌شوند تا این وسط یک نفعی ببرند.

درست همان جماعتی که می‌گفتند چرا کارتان را درست انجام نمی‌دهید و سر این قضیه داد و هوار راه انداخته بودند، به خاطر دیده شدن و یا گرفتن یک مشت پول و جایزه‌های شفاهی، بلافاصله در رویدادهای برگزار شده توسط همین بنیاد نابود سازی بازی‌های رایانه‌ای شرکت می‌کنند و تعریف‌ها می‌کنند تا بهانه دست اعضای بنیاد دهند که بگویند "خب، قطعا مشکلی نیست وگرنه اینقدر استقبال نداشتیم!". نتیجه‌اش هم قاعدتا می‌شود همان آش تخیلی و همان کاسه‌ی شکسته.

مخلص کلام این که تا زمانی که یک سری مشکلات عمده در صنعت گیمینگ کشورمان درست نشود و به همه به صورت یکسان نفع نرسد، انتظار حمایت داشتن از امثال من و شما به درد لای جرز می‌خورد و هیچ نفعی نخواهد داشت. می‌توانید چندین تریلیون پول به پای بازی‌های ایرانی بریزید یا نمره‌های خفن به آن‌ها بدهید تا سطحشان را بالاتر نشن دهید (یا پاچه خاری سازنده را کرده باشید) و نهایتا هم ببینید که هیچ چیزی درست نشده است.

اگر واقعا می‌خواهیم وضعیت درست شود، باید گیمرها و بازیسازان و ژورنالیست‌ها مثل اونجرز کنار هم بایستند و علیه تانوس زمانه که همان بنیاد بازی‌های رایانه‌ای و رفقایش است، به مبارزه بپردازند. ولی خب، با توجه به فن بوی بازی‌های گیمرها، جامعه گریزی و خود بزرگ پنداری ژورنالیست‌ها و گم شدن بازیسازان در افق، همچنین چیزی عمرا به واقعیت تبدیل شود. پس جوک بعدی لطفا!

logo
امتیاز این مطلب: 3
امتیاز شما:
مقالات مرتبط
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.
محصولات مرتبط