ما همیشه بازی‌هایی را دیده‌ایم که در مکان‌هایی واقعی جریان داشته‌اند، GTA 5 واقع‌گرایانه کالیفورنیا را به تصویر می‌کشد و Watch Dogs: Legion نیز به ما نشان می‌دهد که لندن چقدر خاکستری و شلخته است و حتی Sleeping Dogs نیز هنگ کنگ را به خوبی به تصویر می‌کشد ولی چیزی در مورد توکیوی استودیو Tango Gameworks وجود دارد که سطحی بسیار بالا قابل توجه را به نمایش می‌گذارد.
از بارهای ژاپنی رها شده مختلف تا سوپرمارکتی‌هایی که فلزات آن‌ها به سبب دخالت‌های ارواح حالات مختلفی را به خود می‌گیرند، معتبد مختلف که تنها از طریق شمع‌ها و فانوس‌ها روشن شده‌اند و آپارتمان‌های خالی و در عین حال راحتی که مثل یک خانه می‌مانند. عنوان Ghostwire: Tokyo به بهترین شهر ممکن یک شهر رها شده را به تصویر می‌کشد و این کار را به نحو احسنت انجام می‌دهد.
سازنده بازی یعنی استودیو Tango GameWorks که به دست کارگردان و سازنده سری Resident Evil یعنی "شینجی میکامی" (Shinji Mikami) مدیریت می‌شود، عمدا این نسخه از توکیو را ساخته تا شبیه‌سازی‌ای از بزرگ‌ترین منطقه شهری جهان باشد. این شهر در Ghostwire: Tokyo رویدادهای رازآلودی را به خود دیده و این رویدادها منجر شده‌اند تا بخش بزرگی از جمعیت شهر ناپدید شوند و این رویدادها به سبب موجوداتی تحت نام «Visitors» شکل گرفته‌اند، موجوداتی که حالا در صورت مشاهده هرگونه زندگی، آن را از بین می‌برند.
در مرکز این رازها، پروتاگونیست شما یعنی Akito قرار دارد، کسی که توسط روح یک Ghost Hunter به نام KK تسخیر شده است، شخصی که ظاهرا افکاری بسیار کمونیستی دارد! Akito که توسط این شخص تسخیر شده و سلاح‌های مختلفی را در دسترس خود می‌بیند، حالا باید از قدرت‌های رازآلود خود استفاده نماید تا توکیو را پاکسازی کرده و این موجودات را برای همیشه از زمین تبعید نماید.
گشت و گذار در توکیو، با پاکسازی معابد و ورودی‌هایشان باعث می‌شود تا شما ببینید که استودیو Tango Gameworkds مخلوطی فوق‌العاده از توکیو سنتی و توکیو امروزی پدید آورده است. دشمنان شما Hannyo می‌باشد، یک یک مرد رازآلود که ماسک Oni پوشیده و لباس‌هایی مدرن و امروزی توکیویی دارد. تمام Shibuya گم شده‌اند و طبق گفته KK حداقل ۵۰ الی ۱۰۰ نفر ناپدید می‌باشند. او می‌گوید که هرچه بیشتر شهر را پاکسازی کنیم، بیشتر می‌توانیم در آن گشت و گذار نماییم و فشار بیشتری به آن مرد ماسک‌دار وارد کنیم.
ولی خب تمام این‌ها موارد مربوط به داستان و گیم‌پلی هستند و برای من، از اهمیت کم‌تری نسبت به ستینگ برخوردارند، چه قوطی‌های نوشابه مختلف باشند یا چه هتل‌های سطح بالا با ساختارهای منحصر به فردشان یا چه تصاویری که پروژکتورها آن‌ها را وی دیوارها می‌اندازند، تراکم و توجه به جزئیات در Ghostwire: Tokyio باعث شده تا من به شدت تحت تاثیر قرار بگیرم.
لحظه‌ای در دموی گیم‌پلی ما بود که توجه من را بسیار به خوب جلب کرد. Akito و KK در حال گشتن در محله‌ای ساکت از شهر بودن و باران روی زمین دیده می‌شد که بازتاب چراغ‌های نئونی روی آن بودند و در ته کوچه اتفاقی عجیب رخ می‌دهد. یک Shiba Inu که مشخصا به هنگام رخداد این اتفاقات رها شده بود، می‌ایستد و پارس می‌کند. پروتاگونیست ما دستش را بالا می‌برد و آماده می‌شود تا به او شلیک کند و به سمت کوچه می‌رود.
چیزی که منتظر اوست، افرادی بدون صورت می‌باشند که چتری را بالای سر خود نگه داشته و به دنبال خون هستند. ناراحت، عصبانی و خیس از باران! آن‌ها به سمت Akito می‌آیند و او سعی می‌کند تا به سختی از خود دفاع کند. در حالی که این موجودات عجیب که البته می‌توانند تشبیهی به علاقه جامعه به فرهنگ مصرف‌گرایی باشند به سمت شما می‌آیند، شما می‌توانید جزئیات مختلفی را روی کت و شلوار آن‌ها ببینید. حتی چین و چروک‌های آن‌ها را که به شدت خوب به نظر می‌رسند.
هنگامی که Akito با آن‌ها مبارزه می‌کند، کت و شلوار و چترهایی که آن‌ها دارند تغییر کرده و خراب می‌شوند. استودیو Tango آنقدر در زمینه گرافیکی و پیشرفت کرده و به خود ایمان داشته که تمام صدماتی که به دشمنان می‌زنید و تغییری که در سلامتی‌شان ایجاد می‌شود، منجر به تغییری در ظاهرشان نیز می‌شود و این یعنی شما جای این که صدمات و ضربات خود را با اعداد و ارقام ببینید، آن‌ها را در خود بازی می‌بینید.
هنگامی که بازی از خیایان‌های واقع‌گرایانه توکیو و زندگی نابود شده ساکنینش دور می‌شود، شما می‌توانید DNA عنوان The Evil Within را واضح‌تر در این عنوان مشاهده کنید. در دانجن‌های Ghostwire که مشخصا الهامات زیادی از MC Escher گرفته‌اند، شما می‌توانید قصد توسعه دهندگان را واضح‌تر ببینید؛ مراحل House of Leaves که شما را به هزارتوهای پیچیده شهری ژاپنی می‌برند، نشان می‌دهند که بازی در خیابان‌هایش، چقدر معمولی و چقدر شبیه به ژاپن به نظر می‌رسد.
تفاوت میان واقع‌گرایی خیابان‌های توکیو و شگفتی‌های دانجن‌های بازی نشان می‌دهند که هر بخش بازی چقدر جالب جذاب می‌باشد و باعث می‌شود تا محیط‌های معمولی امن‌تر از آن چه که هستند و محیط‌های فراطبیعی، ترسناک‌تر از آن چه که هستند به نظر برسند. هوای موجود در این محیط‌ها حتی تهدید آمیز به نظر می‌رسد. همه ما می‌دانیم که Ashtray Maze بهترین بخش عنوان Control بود، حالا تصور کنید که در این بازی، آن بخش گسترش یافته و در تمام بازی پخش شده است که البته پر از ارواح نیز می‌باشد.
این ارواح یکی از معروف‌ترین چیزهای اساطیر ژاپنی می‌باشند و به طور کلی Ghostwire یک گالری پر از اساطیر ژاپنی باستانی می‌باشد که به گونه‌ای مدرنیزه شده‌اند. ما نتوانستیم نگاه زیادی به دشمنان مختلف بیاندازیم ولی اگر همه آن‌ها اندازه مردان کت و شلوار پوشی که دیدیم جزئیات داشته باشند، می‌توانیم بگوییم که قطعا شما به زودی از گشت و گذار کردن در دنیای Ghostwire خسته نخواهید شد.
البته کل بازی مبارزات نیست، بسیاری از ارواح سطح پایینی که به شما حمله نمی‌کنند در مکان‌های مختلف وجود دارند و شما باید برای آن‌ها کارهای مختلفی را انجام دهید، مثلا آیتم‌های مدنظر آن‌ها را پیدا کرده یا خانه تسخیر شده آن‌ها را جن‌گیری کنید و خوشبختانه با انجام این کارها XP بیشتری دریافت می‌کنید.
به جای استفاده از انیمیشن‌های ریلود کردن و انیمیشن‌های مخصوص تفنگ‌ها که اصولا در بازی‌های اکشن و ترسناک دیده می‌شوند، استودیو هزینه زیادی کرده تا انیمیشن‌ها و موشن کپچرهای خوبی برای دست‌های پروتاگونیست بگیرد؛ هر لحظه از بازی، دست او به نظر پرقدرت به نظر می‌رسد. شما همچنین تیر و کمان نیز در بازی دارید و اگر از دست پروتاگونیست خسته شدید، می‌توانید از آن استفاده کنید.
بازی اما هنگامی که شما از دست‌های خود استفاده می‌کنید در بهترین حالت خود قرار دارد. بهترین قدرت بازی یک سپر مشتی است که باعث می‌شود تمام چیزهایی که دشمنان به سوی شما پرتاب می‌کنند، به سمت خودشان برگردد و به طور کلی این قابلیت، شبیه به Parry در عناوین Souls-Like است و شباهت‌هایی هم به قدرت‌های Bioshock دارد. سازندگان در Tango، مشخصات در زمینه مبارزات اول شخص کار بسیار خوبی را انجام داده‌اند.
البته باز هم می‌گویم که تمام این چیزها در برابر توکیویی که این استودیو ساخته برای من در اولویت بعدی قرار دارند. بیخود نیست که توکیو روی نام بازی حک شده است زیرا از این بازی عملا یک نامه عاشقانه به توکیو به حساب می‌آید، همانطوری که Sleeping Dogs یک نامه عاشقانه به هنگ کنگ است یا The Gateaway یک نامه عاشقانه به لندن به حساب می‌آید. توکیو باعث می‌شود تا شهرهای سری Yakuza، هیچ به نظر برسند!
این عنوان در تاریخ ۵ فروردین (۲۵ مارس) برای پلتفرم‌های PC و PS5 عرضه می‌شود و اینطور که به نظر می‌آید، قرار است با عنوانی سطح بالا سروکار داشته باشیم.
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.