منتظر The Elder Scrolls 6 هستید؟ Skyrim را بیخیال شده و Daggerfall را بازی کنید!

منتظر The Elder Scrolls 6 هستید؟ Skyrim را بیخیال شده و Daggerfall را بازی کنید!

نوشته‌ی
avatar
2 سال و 2 ماه و 24 روز پیش

فهرست مطالب

هنگامی که Daggerfall در سال ۱۹۹۶ عرضه شد، من اطلاعات زیادی از آن نداشتم زیرا تنها ۱۲ سالم بود و نمی‌توانستم کار خاصی بکنم! زمان زیادی از آن دوران گذشته و حالا این عنوان تبدیل به یک افسانه شده و تقریبا همرده دنباله خود یعنی Morrowind برای جایگاه بهترین عنوان سری Elder Scrolls است.

هردوی این بازی‌ها طوری هستند که در اولین نگاه می‌توانید تشخیص دهید Elder Scrolls هستند ولی Morrowind نسبت به Daggerfall رویکرد بسیار متفاوتی دارد. تفاوت‌های آن‌ها نشان دهنده تغییری بنیادین است و البته این موضوع هنوز هم در بازی‌های مختلف و این موضوع که یک بازی نقش آفرینی چیست، دیده می‌شوند: الهام‌گیری از یک تجربه Tabletop یا شبیه‌سازی زندگی در دنیایی فانتزی؟

اگر سفر در زمان واقعی بود، احتمالا چیزی نبود که امروزه در تلویزیون می‌بینیم، طوری که قهرمانان وارد یک دوران دیگر می‌شوند و به خاطر شرایط و ویژگی‌هایشان، برتری‌هایی نسبت به محلی‌ها دارند. نه؛ در واقعیت، سفر در زمان بسیار ترسناک‌تر، گیج کننده‌تر و حتی تهدید کننده‌تر! درست مثل زمانی که شما در یک شهر جدید هستید و سعی می‌کنید سوار اتوبوس شوید ولی در آن لحظه متوجه می‌شوید که هیچ ایده‌ای ندارید که آداب و معاشرت در اتوبوس‌های این شهر چطور است.

تقریبا همچین چیزی ولی بسیار بدتر و تقریبا در مورد تمام بخش‌های زندگی. بازی کردن نقش آفرینی‌های قدیمی، نزدیک‌ترین چیزی است که ما نسبت به سفر در زمان داریم: پا گذاشتن در دنیایی دیگر که در عین آشنا بودن، طوری دیگر و با انتظاراتی دیگر ساخته شده است.

در اواسط دهه ۹۰ میلادی، این ایده که نرم افزارهای کامپیوتری می‌توانند برای راحتی کاربران تولید شوند، ایده‌ای جدید بود. عناوین نقش آفرینی؟ فراموششان کنید، آن بازی برای نرد هاست و آن هم نردهایی که عاشق بازی‌های Tabletop با سیستم‌های لولینگ پیچیده، Stat Check، مبارزات عجیب و اینجور چیزها هستند که ریاضیات پیچیده‌اش توسط پردازنده انجام می‌شود. مخاطبین، انتظار پیچیدگی داشته و به شدت خواهان آن بودند.

عجیب نیست که عناوین نقش آفرینی مربوط به دوران ویندوز ۹۵ برای کسانی که با عناوین مدرن خو گرفته‌اند، بسیار پیچیده به نظر می‌رسند. Daggerfall بازیکنان مدرن را از همان ابتدا با سیستم ساخت کرکتر عجیب خود و سختی زیادش می‌ترساند و به همین خاطر است که امروزه این بازی عملا رها شده است. بازی‌هایی که ما امروزه آن‌ها را به عنوان نقش آفرینی‌های بلاک باستر می‌شناسیم تجربه را بسیار ساده‌تر کرده‌ و پیچیدگی‌های آن را پنهان کردند یا از بین بردند. بسیاری می‌گویند که Bethesda سطح پیچیدگی عناوین نقش آفرینی را پایین آورده ولی من می‌گویم که آن‌ها این سبک را معروف کردند و دلیل خوبی هم دارم.

البته بیخیال این موضوع، بخش اصلی صحبت‌های من لذت بردن و تجربه Daggerfall بعد از ربع قرن، روی سیستم‌های مدرن می‌باشد و این کار نیز نسبتا آسان است. برای مثال ورژن Cliff Notes وجود دارد که شامل کوئست‌های اصلی بازی در غالب Skygerfall می‌شود و کسانی که می‌خواهند از اوضاع سیاسی Illiac Bay خبردار باشند ولی نمی‌توانند گرافیک Daggerfall و لول دیزاین وجود نداشته‌اش را تحمل کنند، می‌توانند به تجربه این عنوان بپردازند.

برخلاف عنوان این ماد که مثل ترکیب فیلم‌های جیمزباند با چیزهایی نامشخص می‌ماند، این ماد در اصل محصولی بسیار خوب و پولیش شده است که بخش داستانی عنوان Daggerfall را به Skyrim می‌آورد و به طور کلی پرداخت خوبی نسبت به بازی دارد.

اما باز هم هرچقدر Skygerfall خوب به نظر برسد، Daggerfall نیست، Skyrim است که لباس آن را پوشیده. خوشبختانه اگر شما می‌خواهید به سراغ بازی اصلی بروید و داستان آن را در محیطی که به اندازه بریتانیای کبیر است انجام دخید، می‌توانید به سراغ اجرای نسخه اصلی روی DosBox بروید (که البته از نظر ما این کار را نکنید!) یا Daggerfall Unity را بازی کنید که محتواهای بازی را به موتور بازی سازی Unity می‌آورد.

در هر صورت بازی بسیار بد نظر می‌رسد. ولی من در حال بازی کردن یک بازی ۲۵ ساله روی رزولوشن 1440p به شکل فوق‌عریض با یک DualShock 4 هستم و مدهای مختلف را در کنار تغییرات مختلف استفاده کردم تا بیشترین لذت ممکن را از بازی ببرم و بعد از جنگیدن فراوان با بازی، که البته باید بگویم به هیچ شکل مدرن نیست، می‌توانم بگویم که این عنوان حالا قابل بازی است.

اگر بازی برایتان سخت است و می‌خواهید مقداری تقلب کنید، بدانید که سیوهای DFUnity به راحتی توسط شماها خوانده می‌شوند و می‌توانید به راحتی در آن جا شخصیت خود را بهتر کنید که البته واقعا هم پیشنهاد می‌کنم این کار را انجام دهید. در اولین دانجن، یک دشمن بسیار قوی وجود دارد و شما نیز اوایل بازی بسیار ضعیف هستید که اگر سیستم‌های را ندانید و بلد نباشید که چطور یک کرکتر خوب بسازید، که البته هیچ کس اول بازی نمی‌داند، پیوسته توسط آن خواهید مرد. همچنین برخلاف بسیاری از بازی‌های امروزی، هیچ اچیومنتی برای بازی کردن روی سخت‌ترین حالت بازی که از قضا تنها حالت بازی است نیز وجود ندارد.

برای عنوانی که دومین نسخه از یک سری می‌باشد، Daggerfall به شدت یک «Elder Scrolls» است. نکته اصلی پشت جعبه The Elder Scrolls IV: Oblivion همیشه با من همراه بود، چیزی که نوید همیشگی سری Elder Scrolls است: «زندگی‌ای دیگر را در دنیایی دیگر داشته باشید.» مشخص است که Daggerfall نیز به این جمله پایبند است. ساکن Tamriel بودن نکته اصلی بازی است. راه رفتن در خیابان‌هایش، تنفس هوایش و انجام کارهای مختلفی که می‌خواهید در یک Elder Scrolls انجام دهید. بازی رمانی می‌باشد که شما آن را زندگی می‌کنید، پر از افراد مختلف و تشکیل دهنده یک Lore قدرتمند که برای مدرت زیادی طرفداران را ازآن خود کرده است.

نقد Edge از عنوان Doom،‌ طوری بود که می‌گفت اگر شما می‌توانستید با هیولاها صحبت کنید، بازی جالب‌تر می‌شد. در Daggerfall، شما نمی‌توانستید با هیولاها صحبت کنید ولی در عوض ۷۵۰ هزار نفر دیگر بودند تا با آن‌ها صحبت کنید. مهم‌ترین اعداد در Daggerfall مربوط به کیفیت نیستند، بلکه مربوط به مقیاس می‌باشند: دنیای بازی اندازه بریتانیای کبیر است و دو هفته طول می‌کشد که از یک بخش نقطه به بخش دیگر بروید، بیش از ۱۵۰۰۰ شهر در آن وجود دارند و داستان بازی نیز شش تا هشت پایان مختلف دارد.

البته در نقدها به این موضوع هم اشاره شده بود و گفته شده است که جاه‌طلبی سازندگان ستایش شده ولی شهرهای بازی یک جا زیر سوال می‌روند و آن هم این است که هیچ‌جای بازی واقعا آن طور که باید جذاب نیست.

این نقد البته تا حدی درست است. Bethesda نیز با تغییرات ایجاد کرده در دنباله بازی این موضوع را تایید نمود، جدای از شهرهای مشابه، دانجن‌های Daggerfall نیز به شدت بد طراحی شده‌اند. هردوی این بخش‌ها در بازی، به طور خودکار تولید می‌شدند و نتیجه آن نیز مثل نتیجه‌ای بود که هر سازنده دیگری از استفاده از این سیستم می‌گیرد، از Mercenary گرفته تا No Man’s Sky، بازی به شدت حوصله سر بر می‌شود و محیط بازی هیچ حس و حالی ندارد و بعد از این که چند محیط مختلف را دیدید، عملا همه آن‌ها را دیده‌اید.

البته Daggerfall Unity برای این مشکل راه حلی دارد، پرچم SmallerDungeons را در فایل تنظیمات به True تغییر دهید تا دانجن‌های بازی بسیار کوچک‌تر شوند.

البته آن‌ها هنوز هم حوصله سر بر هستند ولی نه مثل قبل و اثری که این موضوع روی تجربه شما دارد، فوق‌العاده است و ساعاتی که صرف گشت و گذار برای اهداف شما در دانجن‌ها می‌شد، عملا از بین می‌روند.

سال‌ها طول کشید تا Bethesda این مشکلات را خل کند. طراحی Morrowind از طراحی تصادفی فاصله زیادی گرفته بود ولی باز هم جاه‌طلبی موجود در هسته Daggerfall را داشت. این که شبیه سازی یک دنیا باشد ولی حالا تعصب و تمرکز بیشتری روی سرزمین کوچک Morrowind بود، البته کوچک فقط در مقایسه با Daggerfall!

دیگر همه چیز توسط خود سیستم طراحی نمی‌شد و از Morrowind به بعد، همه چیز در Tamriel با دست طراجی می‌گشت و به همین سبب، قاره بسیار غنی‌تر و در عین حال کوچک‌تر شد.

عنوان Daggerfall، هنوز هم تجربه‌ای ارزشمند است. عناوین cRPG در گذر زمان، مثل شیر فاسد می‌شوند ولی کسانی که نمی‌توانند برای نسخه بعدی Elder Scrolls صبر کنند، عنوان Daggerfall یک ماجراجویی فوق‌العاده را ارائه می‌دهد و به سبب کارهایی که سازندگان آماتور انجام داده‌اند، بازی کردن آن مقداری راحت‌تر می‌شود.

در هر صورت، سایه Daggerfall همیشه روی دنباله‌های دیده می‌شود ولی این موضوع برای The Elder Scrolls VI هم می‌تواند صادق باشد ولی در هر صورت تا عرضه نسخه بعدی، ما می‌توانیم خود را با Daggerfall سرگرم کنیم تا ببینیم در آینده چه رخ خواهد داد.

مقالات مرتبط
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.
محصولات مرتبط