سال 2018 بود که شرکت مایکروسافت در طی کنفرانس E3 2018 اعلام کرد که چهار استودیوی جدید را خریداری کرده و یک استودیوی کاملا جدید، به نام The Initiative را در شهر سانتا مونیکا تاسیس کرده است. شرکتی که کل نسل هشتم را با تنها پنج استودیوی محدود 343Industries، The Coalition، Turn 10، Mojang، و RARE سر کرده بود، در طی یک شب، تعداد استودیوهای خود را دو برابر کرد! آنها استودیوی Playground Games، Undead Lab، Ninja Theory، و Compulsion Studios را به تیم خود اضافه کرده بودند.
در پاییز همان سال، دو استودیوی خلاق inXile Entertainment و Obsidian Entertainment نیز به جمع استودیوهای مایکروسافت پیوستند. چندی پس از این ماجرا، در طی رویداد E3 2019، استودیوی مستقل و خلاق Double Fine نیز به مجموعهی مایکروسافت پیوست. چند ماه گذشت و در روزی ساکت و آرام، مایکروسافت از اقدام خود برای خرید مجموعهی Bethesda Game Studios و مجموعهی مادر آنها، یعنی ZeniMax Entertainment پرده برداری کرد! این قرارداد در سال 2021 نهایی شد. اما این پایان کار نبود.
در ابتدای سال جاری، شرکت مایکروسافت اعلام کرد که قصد دارد مجموعهی Activision Blizzard را نیز خریداری کند! و خب این خبری بسیار بزرگ و شوکه کنندهای بود؛ نه تنها به این دلیل که شرکتی که یک نسل را با 5 استودیو گذرانده، اکنون به غولی با بیشترین تعداد استودیوهای فرست پارتی تبدیل شده، بلکه حاضر است مبالغ هنگفتی برای شرکتهای بزرگی نظیر Activision Blizzard پرداخت کند! این قرارداد نیز قرار است در اوایل سال 2023 نهایی شود و تمام استودیوهای اکتیویژن به کمپانی مایکروسافت بپیوندند.
با این حال، و با وجود تمام این استودیوهای مختلف و فرنچایزهای متنوعشان، شرکت مایکروسافت همچنان در ارائهی محتوای باکیفیت برای برند Xbox ناتوان است!
ببینید، من گیمری هستم که دوران کودکیام را با PC Gaming سپری کردم. اولین دستگاه اکس باکس من، کنسول Xbox 360 بود. حتی در طول تمام نسل هشت، که شاید ضعیفترین دوران برند اکس باکس بوده باشد، کنسول Xbox One دستگاه اصلی من برای تجربهی بازیهای روز بود! حتی در سال 2017 که آیندهی پلتفرم Xbox در هالهای از ابهام بود و لاین آپ فرست پارتی آن خالی بود، من بیشتر زمان گیمینگ خود را با کنسول Xbox One سپری میکردم. اما به شخصه دیگر از وعده وعیدهای توخالی شرکت مایکروسافت در زمینهی ارائهی محتوای فرست پارتی خسته شدهام!
مایکروسافت در زمینهی پشتیبانی نرم افزاری و سخت افزاری، واقعا بهترین است. کنسولهای Xbox همواره بیشترین خدمات، بالاترین میزان سازگاری، و بهترین ویژگیهای نرمافزاری را ارائه دادهاند. شما اکنون به راحتی میتوانید بازیهایی از تمامی نسلهای پیشین Xbox را برروی کنسول نسل نهمی خود تجربه کنید. مایکروسافت حتی آپدیتهای گرافیکی ویژهای را برای بسیاری از این بازیهای قدیمی توسعه داده است. سرویس گیمپس، به معنی واقعی کلمه، «بهترین معاملهی گیمینگ» است! اما خب، وقتی که صحبت از محتوای فرست پارتی میشود، عملکرد مایکروسافت واقعا افتضاح است.
کنسولهای سونی و نینتندو هرگز دارای مزایای نرم افزاری کنسولهای Xbox نبودهاند و در ارائه خدمات هم عملکرد ضعیفتری دارند. اما آنها همیشه بهترین بازیهای صنعت گیم را توسعه میدهند. آنها آثاری میسازند که هر گیمری باید در طول زندگی خود تجربه کند! همهی ما میدانیم که سالانه، بازیهای این دو شرکت، همواره در میان بهترین بازیهای سال هستند! آنها جوایز مختلفی دریافت میکنند، بیشترین نمرات را از منتقدها دریافت میکنند، و استانداردهای جدیدی برای صنعت بازی تعریف میکنند. Xbox هم بازیهای فرست پارتی بسیار خوبی را در طول سالیان گذشته داشته، اما تعداد آنها بسیار کمتر است.
من فکر میکنم که به مایکروسافت بیش از حد زمان دادهایم. در طول نسل هشت، بهانهی کمبود محتوای فرست پارتی این بود که مایکروسافت میتواند با قراردادهای ترد پارتی این ضعف را جبران کند؛ مثل همکاریهایی که با استودیوهای Insomniac Games یا Remedy Entertainment بر سر ساخت عناوینی نظیر Sunset Overdrive و Quantum Break داشت. اما این وضعیت همیشگی نبود و بعد از مدتی به شدت کاهش یافت. به هر حال، با فروش فوقالعادهای که کنسول PS4 داشت، مایکروسافت باید هزینهی زیادی به این استودیوها پرداخت میکرد تا آنها از فروش بازی خود برروی PS4 صرف نظر کنند.
زمانی که مایکروسافت استودیوهای جدیدی را خرید، بهانهی کمبود محتوا این بود که «ساخت بازی زمانبر است و حداقل باید 3 یا 4 سال صبر کنیم تا این استودیوها بازی جدیدشان را منتشر کنند!». خب، اکنون 4 سال از زمان خریداری شدن هفت استودیوی اولیهی مایکروسافت میگذرد و هنوز هیچ نتیجهای نمیبینیم. بله، استودیوی PlayGround Games در طول این مدت، دو بازی جدید از سری Forza Horizon و افزونههای متعددی منتشر کرده اما خب آنها قبل از خریداری شدن هم همین کار را میکردند! اما از بازی جدید آنها، یعنی ریبوت Fable، هنوز که هنوزه خبری نیست.
استودیوی Ninja Theory و Obsidian Entertainment هر کدام تنها یک بازی آنلاین سرویس محور، یعنی دو عنوان Bleeding Edge و Grounded را منتشر کردهاند؛ چیزی که طرفداران اکس باکس «هیچ نیازی» به آنها نداشتهاند! آخرین چیزی که در پلتفرم Xbox کمبودش حس میشود، بازیهای «آنلاین و سرویس محور» است! این درحالیست که از بازیهای داستانی و تک نفرهی این دو استودیو (آن هم استودیوهایی که با آثار داستانی خود مشهور هستند!) هیچ خبری نیست و حتی در طول کنفرانس امسال که برروی عناوین 12 ماه آینده تمرکز داشت هم حضور نداشتند.
در تمام این همه مدت، استودیوهای Undead Lab و Compulsion Games و The Initiative و inXile دقیقا چه میکردند؟ آیا ساخت یک بازی State of Decay که از هر منظری یک بازی ناقص و ضعیف است و تنها مزیت آن «باحال بودن تجربهی کوآپ»اش است، این همه طول میکشد؟ بازیهای Compulsion Games هم همیشه از لحاظ فنی نقصهای زیادی داشتهاند. اما بازی جدید آنها هنوز حتی معرفی هم نشده است! اگر ساخت بازی جدیدشان بیش از هشت سال زمان میبرد، پس بهتر است که واقعا یک بازی فوقالعاده و بینظیر تحویلمان دهند!
من نمیگویم که استودیوهای کوچک مایکروسافت، مثل Undead Lab یا Compulsion Games باید آثاری در سطح کیفی آثار سانتامونیکا یا استودیوهای نینتندو توسعه دهند؛ اما انتظار میرود که با تمام حمایتهای مایکروسافت، حداقل بتوانند بازیای در حد عنوان Days Gone که توسط استودیویی نسبتا کوچک و کم تجربه ساخته شده بود، عرضه کنند. در بدترین حالت، حداقل باید بتوانند بازی بهتری نسبت به ساختههای پیشین خود توسعه دهند؛ اثری که باکیفیتتر و کمایرادتر باشد. در غیر این صورت، صرف این همه هزینه و زمان اصلا قابل توجیه نیست.
حتی طول کشیدن پروژهی شرکت Obsidian Entertainment هم قابل قبول نیست. آخرین بازی آنها، یعنی عنوان The Outer Worlds سال 2019 منتشر شد. اکنون سه سال از آن زمان میگذرد ولی به نظر میرسد که بازی Avowed در یک سال آینده هم آمادهی انتشار نخواهد بود! هرچند که تیم سازندهی Avowed با تیم The Outer Worlds متفاوت است و طبق گزارشات، این بازی حتی قبل از پاییز 2018 در مرحلهی پیش تولید بوده است. حتی بازی Hellblade II از استودیوی Ninja Theory نیز سالهاست که به صورت رسمی معرفی شده اما آن هم به نظر نمیرسد که در آیندهای نزدیک، آمادهی انتشار باشد.
اما این تمام داستان نیست. نکتهی قابل توجه دیگر این است که طبق گزارشهای قابل استناد، تمامی پروژههای اصلی و بلندپروازانهی مایکروسافت، درگیر مشکلات داخلی زیادی هستند. هرروز یک گزارش و شایعهای جدید از مشکلات آنها به گوشمان میرسد. کارگردان ارشد بازی Perfect Dark از استودیو خارج شد. پروژهی Avowed چندین بار ریبوت شده است. عنوان Everwild ضمن از دست دادن کارگردان هنری خود، کاملا ریبوت شد. روند توسعهی Fable با مشکلاتی رو به رو شده و وسعت این بازی کاهش یافته است. و صدها خبر دیگر که مملوء از دغدغههایی پیرامون پروژههای استودیوهای مایکروسافت هستند!
این شرایط تنها مختص استودیوهای Xbox Game Studios نیست بلکه مجموعهی Bethesda Game Studios را نیز درگیر مشکلات مشابهی است. از بسیاری از پروژههای اصلی آنها خبری نیست و بازیهای فعلی آنها هم درگیر مشکلات متعددی هستند. همین چند وقت پیش بود که گزارشاتی مبنی بر نامطلوب بودن شرایط کاری در استودیوی Bethesda Softworks و وجود مشکلات بزرگی در روند توسعهی Fallout 76 و حتی بازی بلندپروازانهی Starfield پخش شدند! و بیاید صادق باشیم؛ بازی Starfield و Redfall که بزرگترین بازیهای این مجموعه در سال آینده هستند، اصلا امیدوار کننده به نظر نمیرسند.
من فکر میکنم که مشکل اصلی تمامی این استودیوها، مدیریت نامناسب باشد. شرکت مایکروسافت در نسل هفت بیش از حد در کار استودیوها دخالت میکرد و در برههای از زمان، آنها را وادار به ساخت بازیهایی خاص یا عناوین کینکت میکرد؛ که در نتیجهی آن سیاست، خروج بانجی از میان استودیوهای مایکروسافت، بسته شدن استودیوی Lionhead و بروز مشکلات دیگر بود. اما اکنون ماجرا بر عکس است؛ اکنون زمانی است که سران مایکروسافت هیچ توجهی به استودیوهای خود ندارند. آنها بدون برنامهی کاری مناسب، تمام استودیوهای خود را به حال خودشان رها کردهاند!
سیاست «آزاد گذاشتن استودیوها در ساخت بازیهای خود» در ابتدا خیلی خوب و جذاب به نظر میرسید. اما اکنون به نظر میرسد که این استودیوها اصلا توانایی سر و سامان دادن شرایط خود را ندارند. خارج شدن اعضای استودیو یا ایجاد تغییراتی در یک پروژه طبیعی است، اما خروج اعضای کلیدی، آن هم مثلا کارگردان اصلی یا رئیس استودیو و «ریبوت شدن کامل پروژه» اصلا منطقی نیست! این موارد «بخش سالمی از روند پروسهی یک بازی» نیستند، بلکه «هدر دادن تمامی پروسهی توسعهی چند سال گذشته» هستند. و این مشکلی است که گریبانگیر تقریبا تمامی استودیوهای مایکروسافت شده است.
توجه داشته باشید زمانی که یک پروژه کارگردانهای اصلی خود، اشخاصی که صاحب چشماندازی از محصول نهایی هستند، را از دست میدهد و پروژه ریبوت میشود، کارگردان جدید شروع به ساخت یک اثر کاملا جدید با چشماندازی کاملا متفاوت میکند. این مسئله حتی برروی شرایط روحی کارکنان و انگیزهی آنها هم تاثیرات منفی و مخربی به جای میگذارد. همهی ما بازی Halo 5: Guardians که یک بار در روند توسعهی خود ریبوت شد را به یاد داریم و دیدیم که اثر نهایی، چقدر حفرهی داستانی داشت. این اثر به ضعیفترین نسخه از سری Halo تبدیل شد؛ هرچند که اکنون، این لقب شاید درخور Halo Infinite باشد!
در مجموع، کنفرانس افتضاح Xbox & Bethesda Games Showcase 2022 و وضعیت برهوت محتوای فرست پارتی Xbox در سال جاری اصلا مطلوب نیستند. سال 2023 قرار است چند بازی انحصاری جدید برای Xbox منتشر شوند اما من فکر میکنم که تنها Forza Motorsport عنوانی ارزشمند و شایسته شود. نمایشهای Starfield و Redfall بسیار نگران کننده بودند و به شخصه اصلا نسبت به کیفیت نهایی آنها خوشبین نیستم. هنوز هم مشخص نیست که به جز این سه بازی، چه اثر بزرگ و قابل توجه دیگری از استودیوهای فرست پارتی مایکروسافت قرار است در سال 2023 منتشر شود.
دوست دارم بگویم که چند سال بعد، با عرضهی بازیهایی نظیر Avowed، Fable، Everwild، و غیره، شرایط تغییر خواهد کرد و همهی ما این مقالهی انتقادی بنده را فراموش میکنیم. اما با اخبار و گزارشهایی که میشنویم، من شدیدا نگران شکست خوردن این عناوین هستم. گفتن این حرف اصلا برایم راحت نیست. من به عنوان یکی از عاشقان آثار فانتزی، بینهایت در انتظار Avowed و Fable هستم. اما اتفاقات اخیر واقعا نگرانکننده هستند. آیا Avowed میتواند آن یک شاهکار شایسته، در حد بازیهای پیشین Obsidian باشد؟ آیا ریبوت Fable میتواند این فرنچایز دوست داشتنی را احیا کند؟ مطمئن نیستم.
در نهایت، ما به بازی کردن با کنسولهای Xbox ادامه خواهیم داد. به دلیل محتوای فوقالعادهی گیمپس، به دلیل دسترسی به صدها بازی بکوارد، به دلیل مزایای متنوع نرمافزاری و سختافزاری کنسولهای Xbox، ولی احتمالا نه به خاطر بازیهای فرست پارتی. من دوست دارم که محتوای فرست پارتی هم به یکی از دلایل لذت بردن من از کنسولهای Xbox تبدیل شود اما در حال حاضر، این قضیه بسیار بعید به نظر میرسد، حتی با وجود 23 استودیو فرست پارتی که مشغول توسعهی محتوای انحصاری برای کنسولهای Xbox Series X | S و رایانههای شخصی هستند!
من فکر میکنم که در آینده هم برای لذت بردن از آثار فرست پارتی باکیفیت، که با استفاده از تمام قدرت و پتانسیل کنسول، تجربهای بسیار خیرهکنندهتر و پرجزئیاتتر از اکثر بازیهای روز ارائه میدهند، باید به سراغ کنسول PS5 برویم؛ و سپس برای تجربهی یک بازی خلاقانه و منحصر به فرد، روی کاناپه نشسته و Nintendo Switch خود را روشن کنیم! و پس از لذت بردن از این آثار فاخر و باکیفیت، مجددا به Xbox برگردم و به تجربهی آن چهارصد بازی گیمپس بپردازیم! چون وضعیت محتوای فرست پارتی Xbox، حداقل در حال حاضر، اصلا مطلوب به نظر نمیرسد.
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.