عنوان Martha is Dead یک بازی ماجراجویی اول شخص در سبک Psychological Thriller است که توسط یک تیم کوچک دهنفره در استودیویی ایتالیایی ساخته شده و اخیرا برای کنسولها و رایانههای شخصی منتشر شده است. بنابراین تا ادامهی مطلب و نقد و بررسی این بازی، با ما همراه باشید.
مارتا مرده است؛ همانطور که از نام این بازی پیداست! داستان Martha is Dead پیرامون یک خانوادهی ایتالیایی در دوران جنگ جهانی دوم روایت میشود. پدر خانواده یک ژنرال آلمانی است و بیشتر زمان خود را به دور از خانواده، برروی مسائل نظامی در جنگ بین متفقین و متحدین سپری میکند. همسر و دو دختر دوقلوی وی، با نامهای جولیا و مارتا، در خانهای در یکی از روستاهای ایتالیا زندگی میکنند. داستان بازی با مرگ مرموز مارتا شروع میشود و با تاثیرات این اتفاق برروی خواهر دوقلوی وی، یعنی جولیا که شخصیت اصلی این قصه است، ادامه مییابد.
قصهای که Martha is Dead تعریف میکند، یکی از تاثیرگذارترین و فراموشنشدنیترین داستانهای بازیهای ماجراجویی روانشناسی است. داستان این اثر، بازیکن را در نقش یک دختر جوان میگذارد؛ دخترکی که با مشکلات روانی متعددی دست و پنجه نرم میکند. بسیاری از انسانها به علوم روانپزشکی و روانشناسی اعتقادی ندارند؛ حتی شاید به مشکلات روانی و تاثیرات آنها برروی شخصیت و رفتار انسانها هم اعتقادی نداشته باشند. تقریبا هیچ کسی نمیپذیرد که اختلالات روانی دارد و زمان زیادی از عمرش را به صورت ناخودآگاه درگیر این مسائل بوده است. میدانید چیست، مردم از دیوانه بودن هراس دارند!
اما Martha is Dead نشان میدهد که در ذهن یک دختر جوان چقدر مشکلات روانی متعددی میتواند وجود داشته باشد؛ مشکلاتی که از زمان کودکی، بخاطر درد و رنجهای متحمل شده، همچنان با او همراه هستند... مسائلی که هر پدری و مادری موظف است به آنها توجه کند و مانع ایجاد تاثیرات منفی روانی در مسیر رشد فرزندانشان شوند.... قصهی Martha is Dead با روایتی تاثیرگذار و هیجانانگیز، کم کم به ریشهی مشکلات روانی و منشاء تولد آنها میپردازد؛ مشکلاتی که در ناخودآگاه جولیا ریشه دواندهاند و خود او هم از آنها مطلع نیست و یا اتفاقاتی که باعث ایجاد آنها شدهاند را اصلا به یاد نمیآورد!
این بازی خیلی بیپرده، به مسائل مهمی که همواره برروی آنها سرپوش گذاشته میشدند، میپردازند و از صحبت درمورد مسائل حساس و نمایش صحنههای دلخراش هیچ هراسی ندارد. درواقع Martha is Dead همانطور که ادعا میکند، یک اثر روانشناسی است و برای دستیابی به غایت داستانسرایی خود در این زمینه، کاملا بدون رودروایسی مسائل را به تصویر میکشد. از صحنههای دلخراش و خشن گرفته تا مسائلی که در روزمرهی بسیاری از ماها اتفاق میافتند اما صحبت کردن درمورد آنها معمولا آسان نیست. به هر حال، در بحث روانشناسی، اصلا نباید هم تعارف داشته باشیم. همهی ماها کمبودها و عقدههایی را از زمان کودکی و حتی ناجوانی با خود حمل میکنیم و اولین قدم برای حل آنها هم این است که بدون تعارف آنها را به یاد آوریم، به خودآگاه مغز خود منتقلشان کنیم، آنها را بپذیریم و بیان کنیم، و سپس برای حل آنها اقدام کنیم.
جالب است بدانید که نویسنده و کارگردان Martha is Dead گفته که برای هر بازخوردی از سوی بازیکنان این اثر آماده است، جز ابراز «بیتفاوتی». عنوان Martha is Dead ساخته شده تا ما را به فکر فرو ببرد و توجه ما را به مسائلی که گریبانگیر هر شخصی میشوند، جلب کند. طبق تجربهی شخصیای که از این اثر داشتم، من هم موافقم که «بیتفاوتی» تنها کاری است که نباید پس از تجربهی این بازی انجام دهیم!
همانطور که احتمالا میدانید، درست به دلیل بیپرده بودن داستانسرایی Martha is Dead، برخی از صحنههای این بازی برروی دو کنسول PS4 و PS5 سانسور شدهاند. اما اگر این بازی را روی PC و یا کنسولهای Xbox تجربه کنید، میتوانید آنچه که سازندگان بازی قصد به نمایش گذاشتن داشتند را بدون هیچ دخالت و سانسوری، تجربه کنید. پیشنهاد بنده هم این است که این اثر را حتما بدون سانسور بازی کنید.
عنوان Martha is Dead به صورت پیش فرض پیشنهاد میکند که بازی را با صداگذاری ایتالیایی و زیرنویس انگلیسی تجربه کنید. هرچند که میتوانید خودتان از طریق تنظیمات، صداگذاری بازی را به انگلیسی تغییر دهید، اما پیشنهاد میکنم که چنین کاری را نکنید. صداگذاری ایتالیایی بازی فوقالعاده است و با توجه به اینکه داستان بازی در یک روستای ایتالیایی روایت میشود و تمام شخصیتهای بازی در اصل ایتالیایی هستند، تجربهی آن با صداگذاریهای ایتالیایی بسیار لذتبخشتر است. حتی استودیوی سازندهی این بازی نیز در ایتالیا قرار دارد و بازیسازان ایتالیایی این اثر را توسعه دادهاند. پس این سفر چند ساعته به ایتالیا را از خود دریغ نکنید!
با وجود تمام نکات مثبتِ قصه و داستانسرایی این اثر، تجربهی Martha is Dead در نهایت واقعا سخت و عذابآور است؛ البته نه به دلیل اتفاقات دلهرهآور و صحنههای دلخراش داستان، بلکه بخاطر مشکلات بیشمار گیمپلی و خسته کننده بودن ساختار کلی بازی! به نظر میرسد که سازندگان بازی، با وجود محدودیتهایی که در تعداد اعضای تیم، بودجه و منابع داشتند، تصمیم میگیرند که بیش از حد بلندپرواز باشند، و به جای ارائهی یک مسیر خطی، مراحل Martha is Dead را در یک دنیای باز روایت کنند. یعنی روستایی که داستان در آن جریان دارد، به صورت باز در اختیار شما قرار میگیرد، که خب دنیای چندان کوچکی هم نیست.
از همین جهت، من مجبور بودم که زمان زیادی از بازی را صرف راه رفتن یا دویدن (البته با سرعت بسیار پایینی که شخصیت بازی میدود، اگر بتوان اسمش را دویدن گذاشت!) کنم. البته سازندگان یک دوچرخه نیز در بازی قرار دادهاند تا پیمایش این مسافتهای طولانی، راحتتر و سریعتر شود. اما... خیلی خلاصه عرض میکنم: همان با پای پیاده به مقصد بروید، سبکتر هستید! مکانیک دوچرخه سواری در بازی شدیدا خشک و مزخرف است و بیشتر از حالت عادی بازیکن را در معرض برخورد با باگهای جهان Martha is Dead قرار میدهد. جدا از این موضوع، سرعت پیمایش مسیرها با دوچرخه هم تفاوت چندانی با پای پیاده ندارد. بنابراین مشکل پیادهرویهای طولانی همچنان پابرجاست. و خب این مسئله، تجربهی بسیاری از قسمتهای داستان را خستهکننده میکند.
بدتر از مدت زمانی که برای پیمودن مسافتهای تکراری تلف میشود، باگها بسیار فراوان موجود در دنیای بازیست! به شخصه، به دلیل وجود برخی از باگهای آزاردهندهای که مانع پیشروی در بازی میشدند، چندین بار مجبور شدم یک مرحله را مجددا از ابتدا بازی کنم؛ و زمان بیشتری را صرف راه رفتن و دویدن مسافتهای طولانی کنم! هنوز نمیتوانم متوجه شدم که چرا یک تیم کوچک و کمتجربه، با بودجهی محدودی که دارد، باید یک بازی جهانباز طراحی کند؟! آیا آنها از میزان تواناییهای خود مطلع نیستند؟ آیا یک بار خودشان اثر خود را بازی نمیکنند تا ببینند آیا تجربهی این بازی اصلا لذت بخش هست یا خیر؟! طراحی جهانباز Martha is Dead این بازی را در معرض طیف گستردهای از باگها و مشکلات فنی قرار داده است که تجربهی گیمپلی این بازی را به شدت آزاردهنده و خستهکننده میکنند.
بگذارید با مشکلات فنی شروع کنم. روی کنسول Xbox Series X که بنده این بازی را برروی آن اجرا کردم، دو گزینهی گرافیکی ارائه شده است: رزولوشن 4K و رزولوشن 1080p. حالت اول را که اصلا کنار بگذارید؛ فریم ریت بازی در کیفیت 4K به قدری بد است که این اثر را تقریبا غیرقابل بازی میکند. اما نکتهی تعجبآور ماجرا این است که حتی در رزولوشن 1080p نیز عملکرد بازی چندان مطلوب نیست. جدا از افت فریمهای قابل تشخیصی که گاها رخ میدهند، برخی از صحنهها صدای کنسول را هم در میآوردند!
بارگذاری برخی از قسمتهای بازی، با صدای بسیار بالای فن دستگاه همراه است؛ چیزی که در اجرای سنگینترین بازیهای AAA روز هم رخ نمیدهد! این درحالیست که گرافیک و کیفیت بصری Martha is Dead آنقدرها هم خوب نیست. به راحتی میتوان دهها بازی دیگر مثال زد که گرافیک بهتری دارند. دلیل وقوع این مشکلات در عنوان Martha is Dead، سنگین بودن این بازی نیست، بلکه عدم آشنایی تیم سازنده با مقولهی «بهینهسازی» است. و خب اینکه اگر بازی را به صورت خطی طراحی میکردند، خیلی راحتتر میتوانستند جلوی وقوع مشکلات این چنینی را بگیرند…
«نمونهای از باگهای موجود در بازی. اجسام داخل اتاق ناپدید شدهاند و رنگ سیاهی جای آنها را گرفته است!»
مسئلهی دیگر که به آن اشاره کردیم، باگهای بسیار فراوان در دنیای بازیست! مثلا در یکی از قسمتهای بازی، آیتمی که بر زمین افتاده بود را برداشتم. اما به جای اینکه فورا به مقصدی که این آیتم باید در آنجا قرار گیرد بروم، تصمیم گرفتم که ابتدا به جای دیگری از نقشهی بازی که در همان اطراف قرار داشت بروم. اما زمانی که برگشتم، متوجه شدم که آیتمی که برداشته بودم ناپدید شده... درواقع ناپدید نشده، بلکه به کف دست شخصیت بازی چسبیده و بازی آن را به عنوان عضوی از بدن جولیا میشناسد، نه آیتمی که باید در جای خاصی قرار گیرد! بدتر از آن، این بود که بخاطر چسبیدن این آیتم به دستان جولیا، دیگر نمیتوانستم با چیزی تعامل داشته باشم و عملا پیشروی در بازی غیرممکن شده بود. و بدتر از همهی اینها این است که قبل از وقوع این اتفاق بازی را سیو نکرده بودم و Auto Save هم برای زمانی که بود کار از کار گذشته بود! و این تنها یکی از زمانهایی است که بخاطر وجود یک باگ مسخره، مجبور شدم یک مرحله را از اول بازی کنم! (خوشبختانه، بازی در ابتدای هر مرحله، یک سیو ثابت ایجاد میکند.)
گیمپلی بازی همانند سایر آثار این سبک، شامل جستوجو در محیطها و تعامل داشتن با اجسام مختلف است. اما Martha is Dead یک مکانیک عکاسی نیز به بازی اضافه میکند که ویژگی جالبی است. جولیا یک دوربین عکاسی قدیمی دارد که به وسیلهی آن میتواند از اشخاص و اجسام مختلف عکس بیندازد. عکسبرداری بخش مهمی از پیشروی در روند داستان است. در طول مراحل، جولیا افزونههای جدیدی هم برای دوربین خود پیدا میکند؛ مثل قابلیت فلاش، زوم، فیلتر، و غیره. اما این عکس ها را کجا و چگونه چاپ میکنید؟ خب، برویم سراغ یکی دیگر از ایدههای جالب Martha is Dead!
در بازی، یک اتاق تاریک عکاسی با نور کاملا قرمز وجود دارد که در آنجا میتوانید عکسهای خود را چاپ کنید. البته مراحل چاپ عکس در این بازی بسیار خلاصه و کوتاه شدهاند، و حتی خود بازی هم در ابتدای ورود به این اتاق، در قالب یک پیام مراحل اصلی چاپ عکس را توضیح میدهد و در انتها بیان میکند که به دلیل سادگی و راحتی بازیکن، مراحل چاپ در بازی را کوتاه کردهاند. از آنجایی که در طول بازی باید عکسهای بسیار زیادی را چاپ کرد، حقیقتا کوتاه شدن این پروسه کار عاقلانهای بود! اما خیلی خوب است که سازندگان مراحل اصلی را هم توصیف کردند تا بازیکنان در هر صورت با پروسهی اصلی چاپ عکس هم آشنا شوند.
دیگر وسایل جالبی که در Martha is Dead با آنها سر و کار دارید، یک تلفن قدیمی (همان هایی که باید با انگشتتان اعداد را بپرخانید!) و یک دستگاه تلگراف است. سازندگان سعی داشتهاند تا گیمپلی استفاده از این دستگاهها را به گونهای طراحی کنند که تا حد زیادی واقعگرایانه و دقیق باشد. مثلا در استفاده از تلگراف، خودتان (به کمک یک کاغذ راهنما) باید جملاتتان را به مورس کد تبدیل کرده و سپس آن مورسکدها را ارسال کنید! که خب قابلیت جالبی است، به خصوص برای نسل ما که هرگز فرصت استفاده از دستگاههای تلگراف را نداشتیم.
نکتهی مثبت دیگری که در Martha is Dead وجود دارد، محیطهای بسیار زیبای ایتالیایی آن هستند. حقیقتا تنوع چندان زیادی در محیطهای بازی وجود ندارد اما همان تعداد محدود هم طراحی خوب و دلنشینی را دارا هستند. طبیعت ایتالیا در قرن بیستم چیزی نیست که در صنعت گیم چندان به چشم دیده باشیم. همچنین موسیقیهای طراحی شده برای بازی نیز بسیار خوب و به جا هستند.
نتیجهگیری
بازی Martha is Dead اثری بسیار بلندپرواز و جاهطلب است که علارغم داستان عمیق و تاثیرگذاری که روایت میکند، در نهایت تجربهی آزاردهنده و خستهکنندهای را ارائه میدهد. قصهی Martha is Dead را حتما باید تجربه کنید اما مکانیکهای آزاردهنده و خستهکننده، مسیر را برایتان بسیار سخت و دشوار خواهند کرد. اگر بتوانید مشکلات و باگهای این بازی را تحمل کنید، در انتها یک داستان عمیق و فراموش نشدنی در انتظارتان خواهد بود.
نکات مثبت
طراحی بسیار زیبای ایتالیا
داستان عمیق و تاثیرگذار
صداگذاری باکیفیت ایتالیایی
برخی از ایدههای جالب گیمپلی
نکات منفی
خسته کننده بودن مراحل
ضعیف بودن ساختار کلی گیمپلی بازی
مکانیکهای ضعیف و آزاردهندهی گیمپلی
باگهای بسیار فراوان که در تجربهی بازی اختلال ایجاد میکنند
نمره نهایی: 6/10
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.