عنوان Death Stranding Director’s Cut ارزش دوباره بازی کردن را دارد!

عنوان Death Stranding Director’s Cut ارزش دوباره بازی کردن را دارد!

نوشته‌ی
avatar
2 سال و 2 ماه و 27 روز پیش

فهرست مطالب

راستش را بگویم چیزهای کمی لازم بود تا من عاشق Death Stranding Director’s Cut شوم. تنها کافی بود تا این بازی Death Stranding بیشتری باشد تا من بخواهم دوباره به سراغ آخرین پروژه پرافتخار "هیدئو کوجیما" (Hideo Kojima) بروم و خوشبختانه Director’s Cut دقیقا همین است. من از بازی اصلی خیلی خوشم آمد و حالا عرضه این نسخه بهانه‌ای فوق العاده برای من است که به آن برگردم. من معتقدم شما نیز باید آن را بازی کنید ولی دلیلش آن چیزی که فکر می‌کنید نیست.

این عنوان به عنوان نسخه‌ای گسترش یافته نسبت به بازی اصلی که در سال ۲۰۱۹ عرضه شد حساب می‌شود، نسخه که Kojima خواهان آن بود. بعد از ۲۶ ساعت و البته بسیاری ساعت‌های دیگر، به نظر من نامگذاری Director’s Cut تنها یک روش بازاریابی است. البته باز هم چیزهای جالب و خلاقانه زیادی وجود دارند که تجربه کلی بازی را بهبود ببخشند.

برای بازیکنان جدید، تمام چیزهای جدیدی باید در یک عرضه مجدد PlayStation وجود داشته باشند، در Director’s Cut وجود دارند. مدهای Resolution/Performance، بارگذاری‌های سریع، ۶۰ فریم بر ثانیه و به طور کلی تمام این چیزها. جالب تر از این مورد نیز مراحل جدیدی و ماموریت‌های جدیدی هستند که به بازی اضافه گشته‌اند و نکته جالب اینجاست که این موارد به گونه‌ای درآمیخته با بخش داستانی بازی عرضه شده‌اند، نه به شکل محتوای مستقل. 

بازیکنانی که دوباره به سراغ این عنوان می‌آیند نیز قطعا چیزهای جدیدتر و تازه‌تری از محتوایی که تاکنون تجربه‌ کرده‌اند خواهند یافت و اگر صادقانه بگوییم تعدادی از چیزهایی که تازه اضافه شدند، بسیار خوب هستند. من به شخصه مواردی که کراس‌اور با عنوان Valve یعنی Half-Life بودند را بیسار دوست داشتم، این مورد Gravity Glove را به Death Stranding می‌آورد (البته این مورد در نسخه PC وجود داشت ولی حالا برای اولین بار به کنسول هم می‌آید)، این دستگاه به شما اجازه می‌دهد تا آیتم‌های مختلف دنیای بازی را بدون نیاز به این که به سمتشان بروید در دست بگیرید.

همچنین Maser Gun که دشمنان انسانی را با برق بی‌هوش می‌کند هم بسیار کاربردی است ولی متاسفانه نشانه‌گیری عجیب بازی باعث می‌شود تا این تفنگ برای مخفی‌کاری بهتر از مبارزات باشد.

پیست‌های تازه ساخته شده نیز برای مسابقه‌های ماشین محور و دوری از محتوای اصلی جذاب می‌باشند ولی کنترل ضعیف بازی باعث می‌شود تا پیوسته به دیوار بروید و در کل این موضوع مقداری اذیت می‌کند!‌ یک Jump Ramp نیز برا موتورسیکلت‌ها وجود دارد که در آن می‌توانید حرکات مختلفی انجام دهید و همچنین موسیقی‌های جدیدی نیز در بازی وجود دارند که قطعا می‌توانند به تجربه شما کمک کنند. به طور کلی هردوی این بازی‌ها یعنی Death Stranding و Death Stranding Director’s Cut به گونه‌ای از موسیقی‌های لایسنس شده در مراحل اصلی و داستانی خود بهره می‌برند که بسیار هوشمندانه است و ای کاش تمام بازی‌ها اینطور بودند!

ایمپورت کردن سیو PlayStation 4 باعث می‌شود تا شما در لحظه به محتواهای زیادی دسترسی داشته باشید ولی اگر شما مثل من هستید و می‌خواهید بازی را از اول بازی کنید، باید بدانید که چیزهای جدید در طول بخش داستانی بازی به شما داده می‌شوند. با ۲۶ ساعت بازی کردن، هنوز هم چیزهای زیادی وجود دارد (اگر نگوییم اکثر چیزها!) که من آن‌ها را پیدا نکردم و به شخصه نمی‌توانم برای دست‌یابی به Cargo Catapult در چپتر ۵ صبر کنم.

من فکر می‌کنم این راه برای وارد کردن چیزهای جدید در بازی بسیار هوشمندانه بوده و بهترین را ارتقا و بهبود تجربه است. من حس می‌کنم به طور طبیعی به چیزی دست می‌یابم و اصلا اینطور نیست که یک دفعه چیزهای زیادی که قبلا در بازی وجود نداشت به دست من برسد. هنگامی که چیزی پیدا می‌کنم که در بازی اصلی نبود، حتی گاها بعد از ساعت‌ها چرخیدن در محتوای قبلی، باعث می‌شود تا بازی برایم بسیار تازه و جدید به نظر برسد، حتی اگر در باطن اینطور نیست.

به طور کلی نسخه Director’s Cut بهترین راه تجربه بازی برای تازه کاران است ولی به نظر من اگر خواهان تجربه اصلی و اورجینال هستید، به نظرم بهتر است به سراغ همین بروید. هرچند به نظرم هردوی این بازی‌ها فاز خاص خود را دارند ولی من به شخصه چیزی در Director’s Cut ندیدم که پایه و اساس هسته تجربه این بازی را تغییر دهد آن هم به طوری که تجربه اصلی بازی غیر ممکن به نظر برسد. خصوصا اگر خواهان ذخیره کردن مقداری پول هستید!

ولی باز هم هیچکدام از این موارد بیانگر این نیستند که چرا من معتقدم شما باید Death Stranding بازی کنید.

یک تجربه شلخته و درهم برهم

هرچه زمان بیشتری با Director’s Cut صرف می‌کنم، هیجانم برای لیست کردن مکانیک‌های جدید یا قدیمی کم‌تر می‌شود که با توجه به چیزی که من از خودم انتظار دارم بسیار عجیب است! من تنها می‌خواستم نظراتی ساده در مورد محتواهای جدید بازی بدهم. Gravity Glove چیز بسیار خوبی است و پیست مسابقه‌ها نیز بسیار جالب هستند ولی به نظر من هیچکدام از این محتواهای جدید دلیل خوبی برای این نیستند که شما به سراغ Death Stranding Director’s Cut بروید و آن را بخرید. در عین حال من معتقدم اگر شما Death Stranding را بازی نکرده‌اید آن را بخرید و Director’s Cut نیز این ایده من را تایید می‌کند. نظر کلی من در مورد این بازی، این است که باید تجربه شود، فرقی نمی‌کند چطور و چگونه.

چیزی که باعث می‌شود این عنوان عالی باشد و من معتقدم یکی از بهترین بازی‌های نسل قبل است، ربط زیادی به موارد مشخصی در آن نداشته و بیشتر در مورد پکیج کلی است. به عنوان یک بازی AAA که توسط سونی منتشر شده این بازی محصولی بسیار پیچیده است. نه تنها از این نظر که Lore بازی بسیار گیج کننده است، اتفاقا بازی از این نظر بسیار مستقی عمل می‌کند.

از طرفی اما این بازی شاهکاری در زمینه طراحی شلخته بازی است. این عنوان هیچ اشتباهی نمی‌کند و عملا در مورد راه رفتن از یک مکان به مکان دیگر است. این موضوع را با یکی از شلخته‌ترین داستان‌هایی که من تاکنون دیدم ترکیب کنید و متوجه می‌شوید که Kojima هرچیزی را می‌توانسته در این بازی پوشش داده و منجر به ایدئولوژی‌های جالبی شده است. با تمام احترام اما این بازی از نظر جدی بودنش مشکلات بسیاری دارد!

بازی کردن Death Stranding باعث می‌شود تا شما این حس را بگیرید که کوجیما همه چیز را روی میز گذاشته است. ایده‌هایش در مورد صنعت گیم، تغییرات آب و هوایی و حتی رویایی از یک آمریکا که هیچوقت وجود نداشته! بخش اعظم بازی، به معنای واقعی یک شبیه‌ئاز پیاده‌روی است و در آن شما واردی مثل تعادل و قدرت خود و وزن روی دوشتان را تنظیم می‌کنید و این موضوع تصمیمی جاه‌طلبانه بود که تاثیر زیادی روی بعضی از بازیکنان گذاشت.

در سال ۲۰۲۱، عنوانی که در مورد دنیایی شکننده با اتفاقاتی بسیار عجیب بود، بسیار جالب به نظر می‌رسد، خصوصا عنوانی که ابتدا در ۲۰۱۹ عرضه شده بود و من معتقدم کوجیما نهایت بهره را از این تصادف برده است، البته خود اتفاقات بازی نیز اشاره زیادی به این موضوع دارند.

من Death Stranding را آن گونه که هست دوست دارم، تقریبا بیشتر از هر بازی دیگری در این نسل به جز Nier Automata، این عنوان باعث شد فکر من بسیار مشغول شود و من هنوز هم به سراغ ویدیوهای مختلف یوتیوب می‌روم تا حرف زدن مردم در مورد این عنوان را ببین.

رفتن از نقطه الف به ب، تحویل دادن پکیج‌ها و این گونه چیزها بسیار تجربه‌ای آرام کننده و مفید برای من بودند و من از این که راه‌های خودم را مدیریت کرده و بارهای خود را هم مدیریت کنم و به سفر کردن در دنیایی گسترده و خالی بروم لذت می‌برم. من آن حس «نبود» را بیش از هرچیز دیگری در بازی دوست دارم و وقتی بازی وارد وادی احساسی خود می‌شود، دیگر آنقدر برای من عزیز نیست.

این که بازی بر ضد ترندها حرکت می‌کند را دوست دارم. در حالی که بیساری از بازی‌ها سعی می‌کنند تا به هر شکلی بازیکن را راضی کنند، Death Stranding اینطور نیست و در عوض شما هستید که باید به حرف‌های آن گوش کنید. بازی کردن بازی نسبتا سخت و چالش برانگیز است و استاد شدن در این بازی نیازمند صبر و تعهد است. شما در حال راه رفتن و کلیک کردن روی پیشانی دشمنان و تماشا کردن خون نیستید، شما در یک دنیای بزرگ تنها هستید و تک تک قدم‌های شما شاید در لحظه جالب به نظر نرسند ولی در انتهای سفرتان بسیار حس خوبی به شما می‌دهند.

به عنوان یک اثر، Death Stranding بسیار مستقل است. بازی‌های دیگری وجود ندارند که از نظر داستانی و مکانیکی به این شکل باشند و این موضوع حتی شامل سایر بازی‌های کوجیما نیز می‌شود. توجه داستان بازی به جزئیات فوق‌العاده بوده و نحوه‌ای که Lore و دنیای بازی ساخته می‌شوند فوق‌العاده است. حتی اگر همیشه پرداخت آن‌ها خوب نباشد. کوجیما همیشه این عادت را دارد که فکر می‌کند مفاهیم مختلف سخت درک می‌شوند فلذا در عناوین خود توضیحات اضافه زیادی را می‌دهد و تعهد او به ساخت دنیای بازی به طور کلی قابل باور باشد، باعث می‌شود تا دنیای این عنوان در دنیای بازی‌های ویدیویی کاملا منحصر به فرد باشد.

عملا می‌توان گفت میزان جزئیاتی که در Death Stranding وجود دارد شبیه به آثار مختلف ادبیاتی است. شما می‌توانید بگویید که عنوان قبلی کوجیما یعنی سری Metal Gear Solid هم از نظر داستانی این طور بودند ولی Death Stranding به سطحی از گیم دیزاین و ساخت می‌رسد که آن بازی‌ها هیچوقت به آن نرسیدند. نزدیک‌ترین چیزی که به این عنوان قرار داشت، P.T. بود، ریبوت معروف Silent Hill که قرار بود توسط کوجیما سخته شود ولی لغو شد.

این موضوع که Death Stranding وجود دارد تعجب آور نیست ولی این که این بازی به عنوان یک انحصاری سونی با هزینه ساخت میلیون‌ها دلار و یک کمپین بازارایابی در حد بزرگ‌ترین بازی‌ها وجود دارد و مشاهیر زیادی در آن وجود دارند که بسیاری از بازی‌ها نمی‌توانند آن‌ها را داشته باشند، یکی از عجیب‌ترین اتفاقاتی است که در دنیای گیم دیده می‌شود، حداقل تا جایی که من می‌دانم و البته من خوشحالم که این عنوان وجود دارد.

اگر شما پیش از این Death Stranding را بازی نکردید، به نظرم باید آن را بازی کنید. چه نسخه اصلی باشد چه Director’s Cut فرقی ندارد، بازی ارزش تجربه را دارد. نه که بگوییم این عنوان بی‌نظیر است ولی هیچ چیزی مثل Death Stranding نیست و شاید هیچ گاه نباشد. من بعید می‌دانم که سونی یا هر ناشر دیگری به کوجیما اجازه دهد که برای بار دوم آنقدر آزاد باشد، نه حداقل با این میزان بودجه. این موضوع است که باعث می‌شود Death Stranding تجربه‌ای بسیار ارزشمند باشد. بقیه چیزهای بازی، صرفا مثل گیلاس روی کیک هستند.

logo
امتیاز این مطلب: 3
امتیاز شما:
مقالات مرتبط
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.
محصولات مرتبط