بازی Echo Generation سفری عاشقانه به دههی 90 است!
بازی Echo Generation یک اثر ماجراجویی با مبارزات نوبتی (Turn-Based) است که بازیکنان را در نقش کودکانِ ساکن شهری کوچک در دههی 90 میلادی قرار میدهد. این بازی در اکتبر سال 2021 برای رایانههای خانگی و کنسولهای Xbox One و Xbox Series X | S منتشر شد و برروی سرویس اشتراکی Xbox Game Pass نیز قرار گرفت. به لطف این سرویس، من اخیرا توانستم این اثر زیبا و دوست داشتنی را بازی کنم و در این مقاله قصد دارم به معرفی آن پرداخته و توضیح دهم که چرا شما هم حتما باید این عنوان را تجربه کنید! پس تا ادامهی مطلب، با اگزوگیم همراه باشید.
شاید جذابترین ویژگی بازی Echo Generation حضور پررنگ آن در دههی 90 میلادی است؛ دههای که بسیاری از ما در آن متولد شدیم. با اینکه ما در یک کشور آسیایی زندگی میکردیم، حداقل به واسطهی کارتونها و کتابهای دوران کودکی، با حال و هوای غربی آن دوران آشنایی زیادی داریم. مثلا بازیهای رترو و کلاسیک کنسولهای SEGA، مثل سری Streets of Rage (همان شورش در شهر خودمان!) به خوبی ما را با استایل آثار هنری آن دوران را آشنا کردند. به عبارتی، اکثر ما با اینگونه آثار بزرگ شدیم!
بگذریم. داشتم میگفتم که Echo Generation به طرز شگفتانگیزی ما را حال و هوای دههی 90 میلادی بر میگرداند. دیالوگهای شخصیتهای بازی درست مثل همان دوران هستند. محیطهای بازی دقیقا استایل آن زمانها را دارند و مملوء از کمیک بوکها و کاستهای دوست داشتنی هستند. در طراحی بسیاری از محیطهای بازی، از رنگهای نئون استفاده شده که دقیقا رنگ مورد استفاده در آثار علمی تخیلی و فراطبیعی دههی 90 بود. آدم فضاییها بحث داغ بین کودکان هستند. همسایهی عجیب و غریب محل، در گاراژ خود مشغول ساخت اختراعاتی برای سفر در زمان است. مادربزرگ هرروز شیرینی (Cookies) میپزد و آنها را بین نوههایش پخش میکند.
شخصیتهای اصلی بازی، که یک خواهر و برادر خردسال هستند، بیشتر وقتشان را در کوچه و خیابان، به دنبال ماجراجویی و دنبال کردن تخیلات خود هستند (به جای اینکه بیشتر روز خود را با تبلتهایشان سپری کنند!). آنها علاقهی زیادی به موضوعات فراطبیعی (Supernatural) دارند و اتفاقا داستان بازی هم حول محور همین موضوعات میچرخد. بچههای محل در خانهای بالای درخت (Tree House) دور هم جمع میشوند و در آن قلعهی بالشتی (همان قلعههایی که با کنار هم گذاشتن تشکها، پتوها و بالشتها میسازند!) دارند. خانه درختی و اتاق بچهها با پوسترهایی از کارتونهای تخیلی پر شده است. هنوز تنها روش ارتباطی بچهها برای زمانهایی که توی کوچه و خیابون پرسه نمیزنند، ایمیل فرستادن است! و صدها ویژگی ساختاری دیگری که درست مثل دههی 90 میلادی است.
بازی Echo Generation گرافیک بصری بسیار خاص و زیبایی دارد. اجسام و دنیای این بازی با استفاده از هنر طراحی Voxel Art (چیزی شبیه به آثار LEGO) ساخته شدهاند که ظاهر بسیار منحصر به فردی به این اثر میبخشد. نکته جالب این است که سازندگان این بازی، در ساخت محیطهای متنوع هیچ خساستی به خرج ندادهاند و دنیای بازی مملوء از قسمتهایی متنوع با پوششها، رنگپردازیها و نورپردازیهای متفاوت است؛ از خانهها و خیابانهای یک شهر کوچولو و نقلی گرفته تا کوهستان و قبرستان و دهها سرزمین دیگر. به همین سبب، گشت و گذار در دنیای Echo Generation واقعا لذتبخش است.
اما تمام زیباییهای بازی Echo Generation تنها به ستینگ و گرافیک بصری آن محدود نمیشود؛ این بازی حتی در زمینهی گیمپلی هم یک اثر فوقالعاده است. گیمپلی Echo Generation دارای یک سیستم مبارزات نوبتی بسیار جمع و جور میباشد که کاملا مناسب یک تجربهی هفت هشت ساعته است. به عبارت دیگر، سیستم مبارزات بازی نه به قدری عمیق است که گیجتان کند و زمان زیادی از وقتتان را بگیرد، و نه به قدری سطحی است که دلیلی برای بودنش وجود نداشته باشد. سیستم مبارزات بازی کاملا درست و به جا است.
علاوه بر این، برخلاف اکثر بازیهایی که سیستم مبارزات نوبتی دارند، در Echo Generation لازم نیست که نگران این باشید که هر لحظه به صورت تصادفی به درون یک مبارزه پرتاب شوید. در بازی تنها 2 الی 3 محیط خاص وجود دارد که در آنها مبارزات به صورت تصادفی رخ میدهند (یعنی شما در حین حرکت، دشمنی را نمیبینید، اما ناگهان وارد صفحهی مبارزات خواهید شد. مثل نسخههای قدیمی Final Fantasy). اما در سایر محیطهای بازی، چنین چیزی وجود ندارند. دشمنان بازی کاملا قابل رویت هستند و هر زمان که دوست داشته باشید، میتوانید وارد مبارزه با آنها شوید. این مسئله باعث ایجاد یک حس آرامش در Echo Generation میشود. بدین صورت، شما میتوانید بدون استرس و نگرانی به جستوجو و کاوش در محیطها بپردازید و از مناظر کاملا لذت ببرید؛ مناظری که واقعا هم زیبا هستند!
در Echo Generation طیف وسیعی از دشمنان متنوع و تعداد بسیار زیادی باسفایت وجود دارد که حقیقتا با توجه به مستقل بودن این بازی، دستاورد بسیار بزرگی است. دشمنان بازی به قدری متنوعاند که امکان ندارد تجربهی مبارزات بازی خسته کننده شود. تقریبا بعید است که مثلا بعد از چند ساعاتی، از مبارزهی زیاد با یک گونهی خاص از دشمنان کسل شوید. چون در هیچ قسمت از بازی، مبارزه با یک گونهی خاص از دشمنان بیش از حد تکرار نمیشود. از آن مهمتر این است که خیلی زود بعد از کمی پیشروی در مسیر داستانی، با یک باسفایت رو به رو خواهید شد که یک مبارزهی درست و حسابی پیش رویتان قرار میدهد تا بتوانید تمام قدرتها و آموختههای خود در مسیر داستانی را برروی آن پیاده کنید! باسفایتهای بازی تنوع بسیار خوبی در طراحی و سبک مبارزه دارند و هر کدام به گونهای متفاوت، شما را به چالش خواهند کشید.
این بازی دارای تعداد متنوعی از همراهان مختلف نیز میباشد که در آنِ واحد، تنها میتوانید 3 تا از آنها را در ماجراجویی خود سهیم کنید. البته شخصیت اصلی و خواهرش همواره ثابت هستند و شما تنها در انتخاب همراه سوم آزادی انتخاب دارید. همراه سوم هم یک موجود غیر انسان (حیوان، ربات، یا یک موجود فضایی) خواهد بود. هر کدام از این موجودات، قدرتها و قابلیتهای خاص خودشان را دارند و در حل معماها و یا مبارزه با باسفایتها باید یکی از آنها که مناسبتر است را انتخاب کنید. مثلا ممکن است در یکی از قسمتهای بازی، به قدرت لیزر ربات خود نیاز داشته باشید درحالی که در یک قسمت دیگر، گربهی خانگیتان بیشتر از بقیه به دردتان بخورد. بدیهی است که تمامی این همراهان، از ابتدای بازی در اختیار شما قرار نمیگیرند و باید در مسیر داستانی، آنها را بدست آورید؛ که این به تنها یکی از پاداشهای جذاب پیشروی در داستان بازی است!
صحبت از حل پازل شد. شاید «پازل» واژه مناسبی برای توصیف این قسمت از گیمپلی Echo Generation نباشد اما در طول بازی، شما آیتمهای مختلفی را جمع آوری میکنید و باید آن آیتمها را به اشخاص یا وسایل مرتبط برگردانید تا بتوانید در بخشهای اصلی و فرعی داستان پیشروی کنید. اینکه هر آیتم مناسب چه شخص و جایگاهی است را باید با استفاده از هوش خود و دنبال کردن سرنخهای داستانی دریابید. اما نگران نباشید؛ طراحی بازی به گونهای نیست که بیش از حد بین محیطهای مختلف بیهدف پرسه بزنید. به شخصه اکثر اوقات از پیدا کردن آیتمهای جدید و بردن آنها به موقعیتهای مورد نیاز، بسیار هیجانزده میشدم؛ و سراسیمه مشتاق بودم که ببینم بعد از حل این پازل چه اتفاقی خواهد افتاد!
البته نقصها و ضعفهای متعددی در Echo Generation وجود دارند و به هیچ عنوان نمیتوان گفت که این بازی بینقص است. اجازه دهید برایتان یک مثال بزنم. بعضی از همراهان درون بازی بسیار دیر به شخصیتهای اصلی میپیوندند و دیگر فرصت چندانی برای استفاده از آنها وجود ندارد. از آن بدتر، سطح (Level) این همراهان جدید برابر با «یک» است و این مسئله، استفاده کردن از آنها در مبارزات پایان بازی را غیر ممکن میسازد! یا مثلا میزان دشواری بعضی از قسمتهای بازی به طرز قابل توجهی بالا هستند و شما را مجبور میکنند تا مدت زمانی را صرف Grind (کشتن مداوم دشمنان قدیمی) کنید. اما این مشکلات و نقصها چندان بزرگ و آزاردهنده نیستند و با در نظر گرفتن نکات مثبت متعددی که در این بازی نهفتهاند، به راحتی میتوان از آن تعداد نقصها چشمپوشی کرد.
در مجموع، بازی Echo Generation یک سفر عاشقانه و دوست داشتنی، مملوء از لحظاتی زیبا و آرامشبخش، به دورهی 90 میلادی است. داستان بازی در عین سادگی جذاب است و دارای شخصیتهای جالبی میباشد. صدها عنصری که ماهرانه با محوریت دههی 90 طراحی شدهاند، تجربهی این بازی را به شدت لذت بخش میسازند. همچنین تمام آن محیطهای زیبا و دوستداشتنیای که در محیطها متنوع و با استفاده از آرت استایل Voxel Art طراحی شدهاند، لحظات فراموش نشدنیای را به خاطرات میسپارند. از همین جهت، شدیدا پیشنهاد میکنم که اگر یک کامپیوتر یا کنسول Xbox در دسترس خود دارید، به هیچ عنوان لذت تجربهی این بازی را از دست ندهید. فراموش نکنید که حتی میتوانید با خرید اشتراک گیمپس به راحتی این بازی را دانلود کرده و به تجربه آن بپردازید.
اگر از آن دسته افرادی هستید که تا کنون موفق به تجربه بازی Echo Generation شدهاند و یا نظری در رابطه با کلیتِ این بازی دارید، حتما دیدگاه خود را در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.