بازی Twelve Minutes یک اثر ماجراجویی است که توسط استودیوی Luís António توسعه یافته و از سوی شرکت Annapurna Interactive منتشر شده است. این بازی در آگوست سال 2021 برای رایانههای شخصی و کنسولهای Xbox One و Xbox Series X | S عرضه گردید و سپس در دسامبر همان سال، برای کنسولهای PS5، PS4 و Nintendo Switch نیز در دسترس قرار است. عنوان Twelve Minutes از زمان انتشار، برروی سرویس اشتراکی Xbox Game Pass قرار گرفت و به همین سبب، ما به راحتی توانستیم از این تجربهی خلاقانه و منحصر به فرد بهره مند شویم! پس تا ادامهی مطلب با ما همراه باشید تا به معرفی این بازی جالب بپردازیم.
عصر یک روز کاری، شما به منزل خود، نزد همسرتان برمیگردید. خانمتان به گرمی و با رویی باز از شما استقبال میکند و سپس میگوید که برای امروز عصر، دسر مورد علاقهی شما را آماده کرده است. تا زمانی که شما دست و روی خود را بشویید و میز غذا را بنچینید، همسرتان هم کمی به مطالعهی کتابش مشغول میشود. شما میز را مرتب میکنید و یک غروب رومانتیک آغاز میشود. همسرتان خبر جدیدی برایتان دارد که قرار است سر میز، آن را به عنوان سورپرایز به شما اعلام کند. همه چیز خیلی خوب و زیبا پیش میرود، تا اینکه اتفاقات کلیدی داستان شروع به رخ دادن میکنند…
همانطور که از نام این بازی پیداست، داستان Twelve Minutes حول دوازده دقیقهی کلیدی میچرخد؛ دوازده دقیقهای که با تصمیمات و انتخابات شما، به گونههای متفاوتی رقم میخورد. در Twelve Minutes نام هیچ از شخصیتها هرگز بیان نمیشود؛ بلکه اشخاص با اسامی نقشهای خود معرفی میشوند. مثلا شخصیت اصلی، همواره به عنوان «شوهر» (Husband) و همسر وی با اسم «زن» (Wife) خطاب میشوند.
بعد از یک دور بازی کردن، متوجه میشوید که شخصیت اصلی بازی در یک چرخهی زمان گیر افتاده است! به عبارت سادهتر، این چرخهی دوازده دقیقهی لعنتی، مدام تکرار میشود. در هر دور، شما تصمیمات متفاوتتری میگیرید؛ به این امید که این بار، با تصمیمات درستتر، بتوانید به پایان بهتری برسید. اما زمانهایی که به بهترین پایانهای ممکن هم میرسید، چرخهی زمان مجددا تکرار میشود.
اکنون دیگر ورود به یک چرخهی جدید هیچ لذتی ندارد و شور و شوق پیدا کردن حالتهای احتمالی جدید از بین میرود. بلکه اکنون به شکل بسیار ملموسی، حس شخصیت اصلی بازی را درک میکنید: از تجربهی یک چرخهی زمانی تکراری خسته شدهاید! در این لحظه متوجه میشوید که هدف، رسیدن به عواقب بهتر و مناسبتر نیست. بلکه هدف، دستیابی به حقیقت است؛ حقیقت موجود در اتفاقات کنونی و آنچه که در گذشته رخ داده است.
نکتهی قابل توجهی دیگری که باید درمورد داستان Twelve Minutes بیان کنم، میزان کشش و جذابیت آن است. درحالی که گیمپلی و مکانیکهای بازی تا حد بسیار زیادی ساده و معمولی هستند، داستان و قدرت تصمیم گیری به قدری هیجانانگیز و درگیرکننده هستند که میتوانند مخاطب را برای چند ساعت، برروی صندلی میخکوب کنند. در این لحظات است که با تمام وجود، دوست دارید که از پرده از اسرار داستان بردارید!
داستان Twelve Minutes به طرز شگفتانگیزی فوقالعاده است و دارای سورپرایزها و پیچشهای داستانی (Plot Twist) بینظیری میباشد. حتی زمانی که تمامی بخشهای بازی را مشاهده میکنید، همهی جزئیات داستانی را متوجه میشوید، و تصویر کاملی از اتفاقات به دست میآورید هم به بحثها و تحلیلهای متعددی نیاز خواهید داشت تا برخی از مفاهیم موجود در داستان را به صورت تمام و کمال درک کنید.
شاید داستان بازی در ابتدا بسیار ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد اما لایههای روانشناسی عمیقی، بطن این اثر را تشکیل میدهند که بسیار تامل برانگیز و قابل بحث هستند. این مسائل ذهن مخاطبها را مشغول میکنند و باعث میشوند که پایه و اساس طرز تفکر خود، مفهوم درست و غلط بودن، و حتی تفاوت بین حقیقت و تخیل را در وجود خود زیر سوال ببرند! اینها در نهایت میتوانند باعث ایجاد نگرشی متفاوت در نحوهی رویکردمان نسبت زندگی شوند.
گیمپلی Twelve Minutes بر مبنای ژانر Point & Click است اما این بازی با زاویه دوربین خاصی که دارد، نسبت به اکثر آثار Point & Click متفاوت است. در این بازی، شما از بالا محیط خانهی شخصیت اصلی بازی را مشاهده میکنید و با کلیکهای خود، میتوانید او را حرکت دهید و فرمان دهید که چه آیتمی را بردارد و با چه وسیلهای تعامل داشته باشد.
هر چرخه در Twelve Minutes حدود 10 دقیقه طول میکشد که این 10 دقیقه، با توجه به انتخابات و تصمیماتی که میگیرید، به طرز کاملا متفاوتی روایت میشوند. از آنجایی که شخصیت اصلی هم در جریان است که در یک چرخهی زمانی گیر کرده و خاطرات خود از هر دور را به دور بعد با خود حمل میکند، شما در دورهای بعدی میتوانید سریعتر برخی از کارها را انجام دهید یا یک سری از اطلاعات را دریافت کنید.
مثلا اگر در دورِ نهم جای یک وسیلهی خاصی را با هزار دوز و کلک پیدا کنید، در دور دهم دیگر لازم نیست مسیری که برای پیدا کردن آن آیتم طی کردید را مجددا بپیمایید؛ بلکه یک راست به سراغ محل قرار گیری دقیق آن آیتم خواهید رفت! چنین چیزی درمورد اطلاعاتی که در دورهای مختلف بدست میآورید نیز صدق میکند. هیچ نیازی نیست که هر دور، مجددا اطلاعاتی که از پیش کسب کردهاید را مجددا بدست آورید.
میزان آزادیای که Twelve Minutes ارائه میدهد، نسبت به بازیهای دیگر خارقالعاده است، اما نسبت به دنیای واقعی میتواند کمی احمقانه باشد! در Twelve Minutes تصمیمات شما بیشتر از هر بازی دیگری، در اتفاقات و رویدادهایی که رخ میدهند، تاثیرگذار هستند. اما خب، با توجه به ماهیت بازی، هر زمان که قدرت انتخاب خود را با دنیای واقعی مقایسه میکنید، وضعیت کمی مسخره و غیرمنطقی میشود.
مثلا در واقعیت، هر زمان که بخواهید میتوانید صحبت کنید؛ مگر اینکه مثلا دهانتان را با چسب بسته باشند! اما در Twelve Minutes، چون باید برای سخن گفتن یک سری دیالوگهای از پیش نوشته شده را انتخاب کنید، خیلی اوقات نمیتوانید حرفهایی را که میتوانند در روند داستان تاثیرگذار باشند را به زبان بیاورید! و این موضوع گاها میتواند کمی اذیتکننده باشد.
مثلا در یک موقعیت حساس، ممکن است جملهای به ذهنتان برسد که بیان آن بتواند شما را از مخمسهای که در آن گیر افتادهاید، نجات دهد، یا حداقل شما را به رستگاری کمی نزدیکتر کند. ولی خب، دستانتان (شاید هم بهتر باشد که بگوییم «دهانتان»!) بسته است و نمیتوانید چنین کاری انجام دهید. یا ممکن است ایدهی انجام کاری به ذهنتان بیاید ولی سازندگان امکان انجام آن را در بازی خود پیاده سازی نکرده باشند.
پس گاها میتوان حس کرد که قدرت اختیار چندان زیادی در Twelve Minutes وجود ندارد؛ ولی خب، همانطور که گفتیم، نسبت به بازیهای دیگر همچنان عالی است.
با وجود تمام نکات مثبت و جذابی که درمورد بازی Twelve Minutes وجود دارند، این بازی خالی از مشکل نیست. بسیاری از انیمیشنها کاملا نرم و روان نیستند و میتوانند منجر به انواع و اقسام باگها و گلیچهای مختلف شوند. در این بازی، باگهای زیادی وجود دارند که برخی از آنها میتوانند شما را مجبور کنند که بازی را ریستارت کنید یا یک دور که به بهترین شکل ممکن پیش بردهاید را خراب کنند.
متاسفانه کنترل بازی در کنسولها میتواند کمی سخت و آزاردهنده باشد؛ مخصوصا با توجه به اینکه مدت زمان یک چرخه در بازی بسیار کوتاه است و شما باید خیلی سریع کارهایی که میخواهید را انجام دهید. گیمپلی بازی، با توجه به ماهیت Point & Click بودنش، با استفاده از موس بسیار راحتتر است. مثلا با کنترلر کنسول، کمی سخت است که مثلا ابتدا قسمت Inventory را باز کنید، سپس آیتم مورد نظر را انتخاب کنید و آن را جهت تعامل با وسیلهای خاص، استفاده کنید.
سازندگان سعی کردهاند که با استفاده از کلیدهای میانبر، کنترل بازی با استفاده از کنترلر کنسول را کمی سرعت ببخشند. با این حال، کنترل بازی برروی کنسولها میتوانست بهتر و سادهتر باشد. کلیدهای میانبر برای ارائه یک تجربهی ایدهآل کافی نیستند. ترکیب باگهای متعدد و سخت بودن کنترل شخصیتها، میتواند گاها عذابآور و خستهکننده باشد.
گرافیک بازی به صورت کلی، در سطح بسیار خوبی قرار دارد. برخی از قسمتها، با ظرافت و زیبایی تمام طراحی شدهاند؛ مثلا چک چک قطرات باران برروی شیشهی آشپزخانهی بازی، بسیار زیبا و دلنشین است. رنگپردازی محیطها به شدت خوب انجام شده است. ولی خب، برخی از جلوههای بصری و جزئیات گرافیکی درون بازی میتوانستند به مراتب بهتر باشند. مثلا رزولوشن و کیفیت بافتها، مخصوصا در نسخههای نسل نهمی، جای بهبود داشتند.
سخن پایانی
اما با وجود تمام این نقصها و مشکلات، تجربهی Twelves Minutes همچنان لازم و ضروری است. حتی روی کنسولها که کنترل بازی کمی سختتر است هم به راحتی میتوانید یکی از منحصربهفردترین داستانها و خاصترین روایتهای موجود در دنیای بازی را تجربه کنید. پس به هیچ عنوان این فرصت را از دست نداده و در زودترین فرصت ممکن، عنوان Twelve Minutes را برروی هر پلتفرمی که دوست دارید تجربه کنید.
بازی Twelve Minutes در حال حاضر برای پلتفرمهای PC / Xbox One / Xbox Series X | S / PS4 / PS5 / Nintendo Switch در دسترس است. اگر از مشترکین سرویس Xbox Game Pass باشید، میتوانید این بازی را به صورت کاملا رایگان تجربه کنید.
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.