طی سالهای اخیر، شاهد افزایش چشمگیری در تعداد انتشار عناوین سبک FMV بودهایم. استودیوهای مختلفی همانند D'Avekki Studios Limited و Whales Interactive آٍار بسیار متنوعی را در این سبک ساخته و منتشر کردهاند. اگر با این سبک آشنایی ندارید، باید بدانید که FMV درواقع مخفف عبارت Full-Motion Video است و عناوینی که در این سبک ساخته میشوند، درواقع یک بازی یا یک فیلم «تعاملی» هستند. هر یک از بازیهای FMV ساخته شده، تعاملهای جالب و خلاقانهای را ارائه میدهند. مقدار گیمپلیای که در عناوین این سبک وجود دارد، بسته به نوع داستان و هدف سازندگان، متغیر است. اکنون در این مقاله از اگزوگیم قصد داریم یک اثر FMV به نام Late Shift که با کمترین مقدار گیمپلی، داستانی جالب و مهیج را ارائه میدهد را معرفی کنیم! پس تا ادامهی این مطلب، ما با همراه باشید.
بازی Late Shift شما را در نقش یک دانشجوی کالج، به نام «مت تامپسون» (Matt Thompson) قرار میدهد که شبها به عنوان یک متصدی پارکینگ کار میکند. او که به عنوان یک دانشجوی جوان و کارمند ساده، زندگی آرام و روتینی دارد، در یک شب غیرمنتظره، وارد جریانات جنایی خطرناکی میشود! خلافکاران و مجرمان مسلح شهر لندن، به طرز عجیبی به زندگی مت راه پیدا کرده و دنیای او را دگرگون میکنند. و خب، در اینجاست که داستان مهیج و جذاب این بازی آغاز میشود!
داستان Late Shift بسیار گیرا و هیجانانگیز است. شاید عمیق و پرمفهوم نباشد یا روایت پیچیده و شخصیتهای چندلایهای نداشته باشد، اما به عنوان یک اثر اکشن، مملوء از لحظات هیجانانگیز، ماجراجوییهای استرس آور، و یک پلات کلی جالب و مجذوب کننده است. به عبارت دیگر، داستان Late Shift میتواند شما را برای ساعتها برروی صندلی میخکوب کند؛ اما نه برای یک بار به اتمام رساندن بازی (یا فیلم)، بلکه برای تماشای چندین بارهی آن!
خب، اگر هنوز خودتان حدس نزدهاید، باید به اطلاعتان برسانم که بازی Late Shift دارای چندین پایان متفاوت است که بسته به انتخابات خود، میتوانید به آنها دست یابید. درواقع، گیمپلی بازی در همین انتخابات خلاصه میشود. بازی Late Shift از آن دسته عناوین FMV است که دارای کمترین مقدار گیمپلی میباشد. تنها تعامل بازیکن در این بازی، قدرت انتخاب بین دو کار یا دو مسیر متفاوت در برخی از سکانسهای بازی است. اما همین تصمیمات، باعث ایجاد چندین پایان مختلف خواهند شد.
پایانهای مختف Late Shift بسیار متنوع و جذاب طراحی شدهاند؛ به گونهای که، تلاش برای رسیدن به پایانهای مختلف یا دستیابی به بهترین سرانجام ممکن، از اصلیترین انگیزههای بازیکن برای تجربهی چندبارهی Late Shift هستند. بعضی از آنها غمگین و ناامیدکننده هستند و نشان میدهند که بابدترین تصمیمات ممکن، چگونه میتوانید زندگی مت را نابود کنید! اما برخی دیگر بسیار دلپذیر و خرسندکننده هستند. شما میتوانید با تصمیمات درست و مناسب، به قدری تاثیرات مثبت بر زندگی مت بگذارید که شاید در نهایت شاید حتی دوست داشته باشید در جایگاه مت قرار میگرفتید و اکنون زندگی او را داشتید!
شما با هر بار که عنوان Late Shift را به اتمام میرسانید و پایانهای جدیدی را تماشا میکنید، اطلاعات بیشتری از داستان بازی بدست خواهید آورد. این به خودی خود میتواند انگیزه و محرکی برای چندین بار به اتمام رساندن بازی باشد. علاوه بر این، با هر تصمیمی که میگیرید، ممکن است که سکانسهای متفاوتی را هم تماشا کنید و اتفاقات به گونهی دیگری رخ دهند. همین سکانسهای جدید هم میتوانند نکات بیشتری را درمورد داستان بازی فاش کنند. به شخصه شاید نزدیک به 10 بار این بازی را به اتمام رساندم تا بتوانم پایانهای مختلف بازی را تماشا کرده و به درک کاملی از داستان و نکات کلیدی روایت آن را متوجه شوم.
فارغ از فهم بهتر داستان، همینکه میتوان عواقبی که هر تصمیم برروی روند زندگی یک فرد دارد را تماشا کرد، بسیار جالب و مهیج است. در زندگی واقعی، هیچ وقت نمیتوان عواقب تصمیماتی که نگرفتهایم را تماشا کنیم. ما همواره این سوال را از خودمان میپرسیم که اگر آنجا آن تصمیم را میگرفتم، چه اتفاقی میافتاد؟! ولی هرگز به پاسخ دقیقی نمیرسیم. در نهایت، فقط میتوانیم با استفاده از قدرت تخیل و براوردهای شخصی خودمان، آن سناریوها را «تصور» کنیم. اما اینکه در بازی Late Shift به وضوح میتوانیم عواقب طیف وسیعی از تصمیمات مختلف را به چشم ببینیم، بسیار جالب و هیجانانگیز است!
به لطف وجود قدرت تصمیم گیری، تغییر بیشتر سکانسهای بازی بر اساس تصمیماتی که میگیرید، و همچنین وجود پایانهای مختلفی که کاملا از تصمیمات شما تاثیر میپذیرند، عنوان Late Shift به اثری تبدیل شده است که شما روایت نهایی آن را میسازید! داستان این بازی شبیه به پازل بزرگی است که برای هر قسمت از پازل، دارای چندین تکهی متفاوت است. اینکه کدام تکهها در هر قسمت قرار گیرند و در نهایت چه تصویری را نمایش دهند، کاملا به خود شما بستگی دارد. بنابراین در نهایت، شما در بازی تعاملی Late Shift داستانی را تجربه خواهید کرد که خودتان آن را شکل داده و انتخابش کردهاید.
از آنجایی که مدت زمان این بازی (یا فیلم!) بسیار کوتاه است، و مرتب به بازیکن قدرت تصمیم گیری میدهد و سپس با نمایش عواقب مختلف وی را هیجانزده میکند، شروع مجدد بازی و صرف وقت برای یک بار دیگر به اتمام رساندن آن، بسیار راحت، و حتی ترغیبکننده است! شما به راحتی میتوانید در یک فرصت خالی کوتاه، بازی Late Shift را اجرا کرده و خیلی سریع، یک بار دیگر آن را به اتمام برسانید. و خب در حقیقت، هر بار تجربهی این بازی یا به عبارتی فیلم کوتاه، همچنان لذت بخش هم هست!
شخصیتهایی که برای این بازی ساخته شدهاند، چندان منحصر به فرد نیستند؛ بلکه شبیه به آنها را بارها در فیلمهای اکشن دیگر دیدهایم. اما به عنوان شخصیتهایی کلیشهای که نقش خاصی را در یک اثر اکشن و هیجانانگیز ایفا میکنند، به درستی طراحی شدهاند. آنها دقیقا نقشی را دارند که انتظار میرود و کارهایی را انجام میدهند که توقع میرود. البته به برخی از شخصیتها، پیچشهای جالبی داده شده تا کمی عنصر سورپرایز به برخی از قسمتهای داستانی اضافه شود.
نکته قابل توجهی دیگری که درمورد این اثر وجود دارد، این است که کارگردانی صحنههای مختلف Late Shift در سطح خوب و قابل پسندی قرار دارند. اصلا تظاهر نمیکنم که دانش یا حرفهی خاصی در زمینهی بررسی کیفیت کارگردانی یک فیلم تعاملی را دارم؛ اما کارگردانیهای ضعیف زیادی را در میان بازیها و فیلمهای مختلف دیدهام. پس حداقل میتوانم تشخیص دهم که کارگردانی یک اثر، در چه مواقعی ضعیف و غیرقابل قبول است. که خب، بازی Late Shift در میان چنین آثاری قرار نمیگیرد. کارگردانی Late Shift به عنوان یک اثر اکشن با عنصر تعامل، در کیفیت بسیار مطلوبی قرار دارد. صحنههای اکشن و سکانسهای دیالوگمحور این بازی، تجربهی کاملا قابل قبولی را ارائه میدهند.
علاوه بر این، همانطور که میدانید، در یک اثر تعاملی، هر سکانس میتواند تحت تاثیر تصمیمات بازیکن، مدام تغییر کند و به گونههای مختلفی به سکانسهای دیگر بچسبد. خوشبختانه عملکرد سازندگان در حفظ کیفیت سکانسها بسیار خوب بوده و تعویض صحنهها به طرز طبیعی و منطقیای انجام میشود. کمتر مواقعی پیش میآید که پخش یک سکانس بعد از سکانس پیشین، کمی غیرمنطقی یا غیرطبیعی باشد. هر تصمیمی که بگیرید و وارد هر مسیری که شوید، تعویض سکانسها و نحوهی چسبانده شدن بخشهای مختلف داستان به یکدیگر، به بهترین شکل ممکن انجام میشوند. دستیابی به چنین دستاوردی برای یک بازی تعاملی که مملوء از تغییرات و تاثیرات مختلف است، واقعا چشمگیر است.
کارگردان و نویسندهی بازی Late Shift، آقای Tobias Weber بوده است. ایشان که اهل کشور سوییس میباشد، کارگردان، فیلمنامه نویس، و کارآفرین حوزهی تکنولوژی است. همچنین جا دارد که به برخی از بازیگران حاضر در این بازی نیز اشاره کنیم. آقای Joe Sowerbutts، خانم Haruka Abe، آقای Joel Basman، آقای Richard Durden، و خانم Lily Travers از جمله بازیگرانی هستند که نقشهای اصلی و مهم داستان بازی Late Shift را ایفا کردهاند.
بازی Late Shift به هیچ عنوان یک اثر شاهکار، یا حتی یک بازی عمیق و منحصر به فرد نیست و میتوانست به مراتب بهتر باشد. مطمئنا داستانهای عمیقتر، روایتی منحصر به فردتر، و شخصیتهای چندلایهای تری را میتوان برای چنین داستانی ساخت. اما با وجود تمامی این موارد، بازی Late Shift در نهایت به عنوان یک اثر تعاملی با کمترین مقدار گیمپلی و داستانی اکشن و هیجانانگیز، تجربهی بسیار منحصر به فرد و لذت بخشی را ارائه میدهد.
کلام پایانی
عنوان Late Shift یک اثر تعاملی جذاب و مهیج است که در یک مدت زمان کوتاه و با ارائهی کمترین مکانیکهای گیمپلی، تجربهی لذت بخش و فراموش نشدنیای را ارائه میدهد. اگر شما هم مثل بنده عاشق مکانیک قدرت تصمیم گیری در بازیها هستید، حتما حتما باید این بازی منحصر به فرد را تجربه کنید! سناریوهای جذاب و متفاوتی در انتظارتان هستند که با قدرت تصمیم گیری انتخابشان کنید.
لازم به ذکر است که این بازی هماکنون برای رایانههای خانگی، مجموعه کنسولهای نسل هشتمی Xbox One و PS4، سیستم عاملهای موبایل Android و iOS، کنسول دستی Nintendo Switch، و حتی سیستم عامل macOS در دسترس است. حتی اگر صاحب کنسولهای نسل نهمی PS5 و Xbox Series X | S باشید نیز به لطف قابلیت بکوارد (Backward Compatibility) میتوانید از تجربه این بازی لذت ببرید.
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.