بازی Ghostwire: Tokyo یک بازی واقعا عجیب و البته واقعا خوب است!

بازی Ghostwire: Tokyo یک بازی واقعا عجیب و البته واقعا خوب است!

نوشته‌ی
avatar
1 سال و 11 ماه و 5 روز پیش

فهرست مطالب

عنوان اخیرا منتشر شده Ghostwire: Tokyo  در کنار همه‌ی صفاتی که می‌تواند کنار اسم خود داشته باشد، صفت «عجیب و غریب» را نیز یدک می‌کشد. جدیدترین ساخته استودیو محبوب Tango Gamesworks شما را در سراسر Shibuya به چالش دعوت می‌کند، با فرستادن انرژی از دستان خود با Yokai شیطانی مبارزه می‌کنید، به درون خانه‌های تسخیر شده از شیاطین می‌خزید، با سگ‌ها و گربه‌ها با خواندن افکار آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنید، و به شکار جفت‌های تانوکی می روید که برای دیدن مناظر روز به توکیو آمدند. در این بازی قرار است در یک شهر بزرگ و تسخیر شده از ارواح، به جنگ با آن‌ها بروید. آن هم نه جنگ به روش معمول در بازی‌های امروزی، بلکه با استفاده از جادوهای مختلف! حال به جمله اول این پاراگراف برگردید و آن را مجدد مطالعه کنید. یک تجربه‌ی مخوف و عجیب!

بله، این بازی واقعاً عجیب است. ساعات ابتدایی بازی Ghostwire: Tokyo شما را در نقش آکیتو شخصیت اصلی بازی قرار می‌دهد، یکی از ساکنین شهر توکیو که مرده بود، اما اکنون به دلیل تسخیر بخشی از روح وی توسط روح انتقام جویانهای به نام K.K زنده شده است و تنها امید شهر برای بازگرداندن شرایط به حالت عادی است. این دو در حالی که در یک بدن مشترک زندگی می‌کنند، در اطراف Shibuya حرکت می‌کنند تا بفهمند چرا همه ناگهان ناپدید شده‌اند و فقط لباس‌های آن‌ها باقی مانده است، و چرا مردی با نقاب Hannya در حال تعقیب خواهر آکیتو است.

آکیتو کنترل بدنش را به دست آورد، بازوی راستش را نجات داد، که K.K. از آن برای هجوم به شیاطین و استفاده از جادو در اطراف Shibuya بهره می‌گیرد و بعد از آن به دنیال یافتن رازی رمزآلود و ترسناک است. یک رفاقت عجیب و غریب و پویا بین این دو نفر در عرض چند ساعت شکوفا می‌شود، همانطور که K.K. دائماً با آکیتو صحبت می‌کند، و آکیتو نیز اخلاق خاص خود را دارد و K.K را برای آپارتمان کثیفش و دیگر عادات عجیبش سرزنش می‌کند. یک شخصیت اصلی عجیب که توسط روحی عجیب تسخیر شده و قرار است شیاطین فوق‌العاده ترسناک و قدرتمند را با جادوی عجیب خود از بین ببرد. آکیتو همه چیز درباره اتفاق «همه از روی زمین ناپدید ‌شدند» را به طرز قابل توجهی به خوبی دریافت می‌کند و Ghostwire سعی دارد تا با محور قرار دادن این موضوع روایت خود را پیرامون نجات توکیو بیان کند.

بر عکس عناوین ترسناک قبلی این استودیو که تفنگ‌ها و گلوله‌ها شما را از شر شیاطین در امان نگه می‌داشتند، در این بازی باید با جادوی جوجوتسو شیاطین را از خود دوره کرده و از بین ببرید. آکیتو با بازوی K.K، گلوله‌های آتشین، چرخه‌های آب و وزش هوای شدید را به سمت یوکای می‌فرستد، او حتی با استفاده از کمان تیراندازی می‌تواند در حالت مخفی کاری و بدون تولید هیچ گونه صدای اضافی، دشمنان خود را از بین ببرد. ابزارهای زیادی برای به هم ریختن درون Ghostwire و ایجاد تفاوت با سایر عناوین اکشن امروزی وجود دارد، و این قبل از شروع سیستم مسدود کننده است. شما می‌توانید حملات سریع دشمن را با زمان‌بندی کامل بلاک کردن‌‌تان از بین ببرید و اگر ریتم خود را درست انجام دهید، جریان خوبی در اکشن ایجاد کنید. مخصوصاً در باس فایت‌ها، با پرتابه‌هایی که به سمت شما می‌چرخند، این باعث می‌شود تا گیم‌پلی فوق‌العاده جذاب و سریعی داشته باشید.

اگر داستان اصلی بازی Ghostwire همان چیزی باشد که از یک عنوان ترسناک انتظار داریم، این محتوای جانبی آن است که پا را فراتر از آنچه که باید می‌گذارد و فوق العاده عمل می‌کند. توانایی‌های ماوراء طبیعی آکیتو به خواندن افکار حیوانات شهر توکیو، به دلایل نامعلوم، گسترش می‌یابد، و در یک نقطه توسط یک تانوکی، که در بازی به عنوان چیزی که فقط می‌توان به عنوان یک اوباش ایتالیایی آمریکایی در نظر گرفت توصیف شده است، تا دوستانش را پیدا کند. تانوکی‌ها به Shibuya آمدند تا از مناظر دیدن کنند، همان کاری که از تانوکی‌ها انتظار داریم که انجام دهند، اما اکنون همه آن‌ها به دلیل تهاجم اهریمن‌ها و شیاطین از هم جدا شده‌اند، و این وظیفه شماست که آن‌ها را ردیابی کنید و این گروه را برای نجات شهر دوباره متحد کنید.

همه ارکان‌های بازی از اتمسفر شهر تا شیاطین و ارواح سرگردان همه و همه در عجیب‌ترین و البته هولناک‌ترین شکل خود به سر می‌برند تا کلاس جدید از سبک وحشت برای عناوین بعدی تعریف شود و این موضوع تقریباً قابل ستایش است. چرا تقریبا؟ چون در بخش‌هایی از بازی که شرایط به بدترین شکل ممکن خود می‌رسد، تحمل را برای گیمر سخت می‌کند که می‌تواند برای هر نوع گیمری آسیب زا باشد. عنوان Ghostwire واقعاً وسواسی برای کنار هم قرار دادن دو چیز کاملاً متفاوت در طراحی گیم‌پلی و محیط خود ندارد، مانند نجات جان هزاران نفر با خواندن افکار یک سگ برای کشف گرسنگی آن‌ها و نتیجه به طور قابل توجهی درگیر کننده و جذاب شده است. می‌توانید با یک قیچی به اندازه بازوهایتان با یوکای مبارزه کنید، صورتتان بچرخید تا یک تانوکی پیدا کنید که شما را برای یک ماجراجویی جدید فرا می‌خواند و ارواحی که با سرعت به سمت شما می‌آیند.

Hijinx مربوط به داستان بازی فقط با دشمنان Ghostwire مطابقت دارد. از آنجایی که Shibuya به طور غیرقابل توضیحی رها شده است، یوکاهایی به نام « Visitors» در سراسر بخش اقامتگاه ایجاد شده است. در فولکلور ژاپنی، یوکای‌ها به نوعی بازدیدکنندگان ماورایی هستند که معمولاً در کتاب‌های کودکان بازی می‌کنند تا پیام‌ها و اخلاقیات را در مورد اینکه چگونه انسان بهتری باشند، منتقل کنند. Ghostwire به نوعی تله‌های اخلاقی یوکای‌ها را از بین می‌برد تا موجودات اهریمنی را تداعی کند که با وحشت مدرن بازی می‌کنند. برای مثال، دانش‌آموزانی وجود دارند که سرشان گم شده است، یا یک مرد لاغر با ابهت با یک چتر که شباهت زیادی به اسلندرمن دارد. تمام موارد گفته شده یعنی سازندگان بازی اهمیت فراوانی به جزئیات موجود در بازی خود داشته‌اند.

یوکای وسیله‌ای عالی برای توسعه دهندگان و کارمندان استودیو Tango Gamesworks است تا مرزهای پیش روی خود را گسترش بدهند و تمرکز خود را بر روی مواردی بگذارند که در عناوین قبلی آن‌ها نمی‌دیدیم. یک دیو که یک قیچی غول‌پیکر با خود حمل می‌کند به اندازه کافی حیرت‌انگیز به نظر می‌رسد، اما سپس لبه کلاه بزرگ خود را عقب می‌کشد تا لبخندی سادیستی بر چهره‌اش نمایان شود و در لحظه‌ای زمین و زمان را بر سر گیمر خراب کند. بچه‌ای با یک بارانی براق زرد در جاده‌ها و کوچه‌ها می‌رقصد، اما کافی است تا خیلی به آن‌ها نزدیک شوید و غرشی وحشت‌آور به راه می‌اندازند و یوکای‌های دیگر را از مکان شما مطلع می‌کنند تا شما را بکشند. هر دو بازی Evil Within ریشه‌ای محکم در تله‌های هنری غربی داشتند، که با توجه به سابقه مدیر استودیو آقای میکامی با بازی‌های ترسناک سبک بقا مبتنی بر غرب، تعجب‌آور نیست. با این حال، Ghostwire نشان دهنده این شانس است که استودیو از چیزی که در دهه گذشته یا بیشتر به آن شناخته شده بود، رها شود و به قلمرو هنری جدید وارد شود.

عنوان Ghostwire در یک کلمه بسیار شیک و زیبا جلوه می‌کند. دو فصل آغازین بازی کاملاً در شب هستند، و گردش در خیابان‌های نئون شیبویا، با بارانی ملایم که همه چیز را با درخشش وصف نشدنی پوشانده است، قدم زدن در توکیو را از هر زمان دیگری لذت بخش‌تر کرده است. همچنین در Ghostwire تمام فعالیت‌های بازی در سطح زمان نیست و می‌توانید به ارتفاعات نیز سر بزنید و از ساختمان‌ها دیدن کنید، زیرا می‌توانید به ارواح Tengu در حال پرواز بچسبید و به آن‌ها بپیچید و در واقع برای فاصله کوتاهی روی پشت بام‌های بلند شیبویا سر بزنید. Shibuya در عنوان Ghostwire به شما آزادی عمل برای انجام فعالیت‌های مختلف به مدت بیش از ده‌ها ساعت را می‌دهد تا خود را غرق در داستان و اتمسفر و دشمنان عجیب و عجیب‌تر بازی کنید و از نفس‌گیر بودن لحظه لحظه آن لذت ببرید. قرار است حسابی بترسید، شگفت زده شوید، جرئت خود را چالش بکشید و نفستان بند بیاید، اما در فریم به فریم بازی از آن لذت ببرید.

محدودیت‌های پیش‌نمایش Ghostwire: Tokyo تنها به ما اجازه می‌دهد دو فصل اول جدیدترین اثر استودیو Tango را برای شما پوشش دهیم، اما در حال حاضر همه چیز این بازی شگفت‌انگیز، منحصربه‌فرد و اصیل به نظر می‌رسد، به خصوص با در نظر گرفتن استانداردهای بازی‌های AAA در عصر امروز. این به همان اندازه عجیب و شگفت‌انگیز است، قرار دادن گیر در مقابل خانه‌های در حال تغییر شکل، شیاطین وحشتناک و حیوانات سخنگو که بهبود شرایط را از شما انتظار دارند.

اگر این چند ساعت اول بازی صرفا چیزی برای گذراندن و آشنا شدن با برخی موارد اولیه بازی باشد، فکر کردن به اینکه بقیه ساعت‌های Ghostwire: Tokyo در خیابان‌های باران‌گرفته و با نور نئون خود چه چیزی را پنهان می‌کنند، بسیار جذاب است.

عنوان Ghostwire: Tokyo در 25 مارس برای PS5 و PC منتشر شده است.

آیا این بازی را تجربه کرده‌اید؟ نظر شما در مورد آن چه بود؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

logo
امتیاز این مطلب: 3
امتیاز شما:
مقالات مرتبط
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.
محصولات مرتبط