تراژدی شخصیت Hawke، قهرمان شرودینگر بازی Dragon Age 2

تراژدی شخصیت Hawke، قهرمان شرودینگر بازی Dragon Age 2

نوشته‌ی
avatar
2 سال و 7 ماه و 19 روز پیش

فهرست مطالب

یکی از مواردی که در عنوان Dragon Age 2 با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش به چشم می‌آید، شخصیت Hawke در این بازی است. در قلب اکثر روایت‌ها، قهرمانی است که با تمام سختی‌ها تبدیل به پرتوی پیروزی و کامیابی می‌شود، اما برای Hawke به دنباله‌ی هر پیروزی، شکست‌های فراوان همراه بود که در نهایت Hawke را به یکی از دل شکننده‌ترین پروتاگونیست‌های بازی‌های ویدیویی تا به امروزه تبدیل می‌کند.

وقتی که ما برای اولین بار با شخصیت Hawkeدر بازی آشنا می‌شویم، او یک کشاورز فروتن اهل شهر Lothering است که زندگی‌اش بعد از حادثه‌ی Blight در بازی Dragon Age Origins دگرگون می‌شود. بعد از این حادثه، Hawke به همراه مادرش Leandra Amell (که قبلا یک نجیب زاده بوده است و زندگی خوب گذشته خود را برای زندگی با شوهر مرتد خود به اسم Malcom پشت سر می‌گذارد) و خواهر و برادرش به نام‌های Bethany و Carver از میان انبوهی از هیولا‌های تشنه‌ی نابودی فرار می‌کنند.

اما مرگ Malcom پایان تراژدی این خانواده نخواهد بود و جلوتر، با توجه به انتخاب شما یکی از خواهر و برادرهای وی، Bethany یا Carver توسط یک غول خشمگین له می‌شود که شروعی حیرت آور برای هر بازی ویدیویی است، اما این حوادث فقط قطره‌ای از اتفاقات ترسناکی بودند که این خانواده در آینده با آن‌ها روبرو می‌شود!

زمانی که به Kirkwall، شهری مملو از پناه جویانی که در جستجوی مکانی امن، بعد از حادثه Blight هستند، پناه می‌برند، Hawke خودش را در شهری ناآشنا بدون غذا، پول و سرپناه می‌بیند؛ اما خوشبختانه، Leandra در شهر Kirkwall به دنیا آمده بود و با وجود این که او دیگر آن دختر نجیب زاده‌ی سابق نبود، برادرش Gamlem همچنان در این شهر زندگی می‌کرد. متاسفانه Gamlem در حواشی شهر زندگی می‌کرد و در حال هدر دادن تمام ثروتی بود که از خاندان Amell بعد از مرگ پدر مادرش به او رسیده بود.

آن‌ها برای این که در شهر پذیرفته بشوند، باید با زحمت فراوان این ضمانت را به دست می‌آوردند، اما خانواده Hawke  تبدیل به خدمتگزارانی می‌شوند که برای خروج خود از فقر، با دزدیدن، کشتن و قبول کار‌های عجیب تلاش می‌کنند تا سکه‌های مورد نیاز برای این ماجراجویی خطرناک به سمت Deep Roads را به دست ‌آورند و ریسک مرگ مهیب و وحشتناک را در ازای ثروت فراوان قبول می‌کنند.

اما این ماجراجویی هم همانند دیگر حوادث دیگر در مسیر Hawke با شکست روبرو می‌شود. این فرار از منطقه Lowtown بهایی داشت؛ با این که Hawke با Varric (بهترین شخصیت کل این سری بازی‌ها) باهم رابطه دوستانه طولانی مدتی داشتند، باید با یک مرگ دیگر هم روبرو شوند. بار دیگر این اتفاقات، با توجه به انتخاب شما نتایج متفاوتی خواهد داشت که البته همه‌ این نتایج دلخراش هستند.

اگر در ابتدا شخصیت Carver زنده بماند، او‌ یا می‌تواند به همراه بقیه به Deep Roads بیاید و یا در Kirkwall بماند. اگر در شهر بماند، زمانی که Hawke بر می‌گردد، متوجه می‌شود که برادرش به Templar ها پیوسته است تا مسیر زندگی خودش را ادامه بدهد.

این تصمیم، Hawke را از خانواده‌اش دور می‌کند و اگر شخصیت Hawke یک Mage ارتدادی نیز باشد شرایط سخت‌تر می‌شود زیرا Templar ها در شهر Kirkwall فقط نگهبانان Mage ها نیستند بلکه اکثر این افراد زندانبان‌های سوء استفاده کننده‌ و متجاوز‌گر، تحت فرمان یک فرمانده پارانویدی به نام Meredith Stannard هستند. فرمانروایی بی رحم که یک حادثه در Deep Roads او را تبدیل به یک دیوانه می‌کند، مسئله‌ای است که تا قسمت‌های پایانی بازی شاهد آن نخواهیم بود.

اما اگر Carver به همراه بقیه به Deep Roads برود، دو پیامد خواهد داشت، اول این که اگر Anders در Deep Roads از اعضای انتخابی گروه نباشد، Carver بعد از این که متوجه می‌شود زمانی که درگیر مبارزه با Darkspawn در Winding Caverns بوده است توسط Blight آلوده می‌شود و می‌میرد، پیامد دوم زمانی اتفاق می‌افتد که Anders از اعضای انتخابی گروه باشد، یک کمپ Warden پیدا می‌کنند که جان Carver را  با انجام دادن یک تشریفات مذهبی نجات می‌دهد و به یک Grey Warden تبدیل می‌شود. در هر صورت مرگ، این برادر کوچک‌تر را نشان کرده است و پیامد دوم فقط کمی زمان اضافه برای او می‌خرد که به او اجازه می‌دهد روز‌های باقی مانده‌اش را به همراه برادر و خواهر‌های جدیدش، صرف مبارزه با Darkspawn بکند.

اگر Bethany زنده بماند، حوادثی که برای Carver رخ داد برای او نیز اتفاق می‌افتد با این تفاوت که اگرBethany  در شهر بماند،  زمانی که Hawke بر می‌گردد متوجه می‌شود که Bethany تحت نظر چشمان مراقب Templar Order زندانی شده است.

به دنبال خیانت برادر Varric، گروه در نهایت از Deep Roads با تمام ثروتی که انتظار آن را می‌کشیدند خارج می‌شوند،  و به Hawke و گروه خود این اجازه را می‌دهد که از خانه فرسوده Gamlem بگریزند و در ناحیه Hightown شهر Kirkwall، جایگاه خود، به عنوان یک نجیب زاده را به قیمت قربانی شدن برادر یا خواهر خود، دوباره به دست بیاورند. یک پیروزی که در مقایسه با وقایع تلخ آینده‌ پیش رو، حرفی برای گفتن نخواهد داشت.

هم اکنون که Hawke دارای موقعیتی بالا و مطمئن در شهر Kirkwall است، زمانی که تصرفات Qunari ها از کنترل خارج می‌شود، او بار دیگر در مرکز خطر و تباهی قرار می‌گیرد و اوج این مناقشه حول دو سناریو می‌چرخد. در سناریوی اول، Hawke به دوست نزدیکش، Isabella خیانت می‌کند و او را به همراه کتاب قطوری به شهرQun  می‌فرستد.

در سناریوی دوم، او در کنار Isabella و در یک دوئل تا پای مرگ، به جنگ با Arishock می‌رود که نتیجه‌ آن، جنگی تمام عیار و بی نظم است که باعث مرگ شهروندان زیادی از جمله Visount می‌شود که سر جدا شده از بدنش را به عنوان نماد فتح کامل Qunari ها از پله‌های قلعه به پایین پرت می‌کنند. بعد از پیروزی Hawke، به او لقب The Champion را می‌دهند اما در آن زمان Hawke اطلاعی نداشت که با این لقب جدید، فقط عشق و احترام شهر Kirkwall را نصیب خود نمی‌کند، بلکه توجه چشمان مراقب Meredith و تمام کسانی که قصد آسیب رساندن به شهر را دارند نیز به خود جذب می‌کند.

همزمان با مستقر شدن مجدد شهر Kirkwall بعد از تهاجم Qunari، اکنون Hawke باید با نقش جدید خود یعنی Champion of Kirkwall در حالی که Meredith به هرج و مرج روی می آورد، دست و پنجه نرم کند.

Anders با توطئه چینی‌های خود از حقوق Mage ها حمایت می‌کند و بقیه‌ی همراهان Hawke غرق در تراژدی‌های شخصی خودشان می‌شوند، تراژدی‌هایی که Hawke سنگینی آن‌ها را همانند تراژدی‌های زندگی‌اش، بر روی شانه‌های خود احساس می‌کند.

او همچنین از بزرگ‌ترین غم زندگی‌اش، یعنی قتل مادرش توسط یک قاتل سریالی Blood Mage که تمام فکر و ذکرش عشق گم شده بود، رنج می‌برد. زمانی که او بعد از بن بست‌های فراوان برای پیدا کردن رد مادرش، بالاخره او را  زمانی می‌یابد که دیگر خیلی دیر است. او در حالی که روح مادرش درون یک بدن مرده تشکیل شده از چندین زن به قتل رسیده به دام افتاده است، او را در آخرین لحظاتش به آرامی با دست‌هایش نگه می‌دارد.

Hawke این تراژدی غم انگیز را یک شکست دیگر می‌بیند و به افسردگی فرو می‌رود، اینجا دقیقا زمانی است که او برای همیشه تغییر می‌کند، تغییری که در بازی Dragon Age Inquisition شاهد آن بودیم.

چیزی که روایت Hawke را خیلی غم انگیز می‌کند قلب مهربانش است، مخصوصا زمانی که شما در بازی، مسیر دیپلماتیک را انتخاب می‌کنید، او همیشه حاضر است به هر قیمتی که شده است به اطرافیانش کمک کند و بعد از غم از دست دادن نزدیکانش، به صورت پیوسته به دنبال امن نگه داشتن کسانی است که دوستشان دارد.

متاسفانه اطرافیان او داستان‌های غم انگیز خودشان را دارند، تراژدی‌هایی که بعد از درخواست کمک از Hawke به مرور مشخص می‌شوند، اتفاقات غم انگیزی که همگی پا گیر Hawke می‌شوند. همانند: آیا قبیله Merills می‌تواند از عطش او برای مراقب از Elf ها جان سالم بدر ببرد؟ آیا Sebastian می‌تواند در Chantry به آرامش برسد؟ آیا Varric می‌تواند با دیوانه بودن برادرش کنار بیاید؟

داستان بازی Dragon Age 2 با وجود ایرادات در مکانیک‌ها و گیمپلی بازی و کوتاه بودن آن، غرق در روابط انسانی و اتفاقات غمگین بود. موضوعاتی مرتبط که می‌توانیم آن‌ها را به راحتی درون یک روایت شگفت انگیز با مضامین جادو، اژده هایان و ماجراجویی برای شناخت خود، بیابیم. اما فراتر از Dragon Age 2، این تراژدی‌ها Hawke را در Inquisition نیز دنبال می‌کنند، زمانی که شما  دو انتخاب دارید، انتخاب اول که باعث به دام افتادن Hawke درون Fade  به همراه یک هیولا می‌شود و انتخاب دوم که در آن Hawke جان سالم بدر می‌برد اما گذشته او برای بقیه عمرش شکنجه می‌کند.

داستان شخصیت Hawke هیچ پایان خوبی ندارد، البته اگر به درستی در بازی انتخاب کنید، او می‌تواند به شهر Kirkwakk  به همراه Varric برگردد و در آن جا به آرامش برسد و یا با انتخاب‌هایی که با ردپایی از مرگ، قتل و تهمت پوشیده شده است، به مرگ قطعی وی ختم شود.

وقتی که نگاهی به تصمیمات کار‌های Anders در پایان نمایش سوم بازی می‌اندازیم، تصمیماتی که حاصل آن، جنگی میان Mage ها و Templar ها بود که هزاران نفر در این جنگ کشته و زندگی میلیون‌ها نفر تحت تاثیر قرار گرفت و Hawke که شاهد این ماجرا بود با این احساس که آیا تمام تلاشمو کردم؟  چرا متوجه این اتفاق نشدم؟ با خود کلنجار می‌رفت.

چیزی که Hawke را خیلی برای من خاص می‌کند این است که داستان آن از بی‌عیب بودن خیلی فاصله دارد. او مصمم، سردرگم، هراسان و معیوب است، حتی با همه کمک‌هایی که به او می‌شود، حتی با آن همه اراده پولادین برای انجام کار‌های درست برای کسانی که به آن‌ها اهمیت می‌دهد، باز هم کافی نیست، هر قدم اشتباه از او، زخمی همیشگی بر جای می‌گذارد، زیرا سرنوشت Hawke هرگز یک زندگی پر نشاط نبوده است.

این زندگی واقعی نیست و بعضی از ما باید با تراژدی‌ها و گذشته‌ی خود کنار بیاییم و با پیدا کردن آرامش در هر جای ممکن قانع باشیم.

logo
امتیاز این مطلب: 5
امتیاز شما:
مقالات مرتبط
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.
محصولات مرتبط