شخصیتهای بازی The Last of Us انتخابهای اخلاقیِ سوالبرانگیزی دارند اما هیچکدام به اندازهی تصمیم جوئل در اواخر بازی تفرقهانگیز و بحثبرانگیز نیستند.
هشدار: این مقاله عمیقا به برخی از نکات اصلی داستان The Last of Us میپردازد و در نتیجه اگر این بازی را به اتمام نرسانده و نمیخواهید داستان بازی برایتان لو برود، این مقاله را مطالعه نکنید.
عنوان The Last of Us در هسته خود فرنچایزی است که شخصیتهایش را مجبور به گرفتن تصمیمات سخت میکند. این بازی در پسزمینهی دنیایی پسا آخرالزمانی که توسط انسانهای آلوده و ناامید تسخیر شده است، به بازیکنان نشان میدهد که مردم برای زندهماندن حاضرند به هر کاری دست بزنند. دو شخصیت جوئل و الی، پروتاگونیستهای اصلی The Last of Us، از این قاعده مستثنی نیستند. در سفر طولانی آنها در آمریکا، این دو همواره توسط جهان و ساکنین آن در موقعیتهایی قرار میگیرند که از نظر اخلاقی مبهم بوده و وجدان را آزار میدهد.
احتمالا دشوارترین انتخابی که جوئل باید انجام دهد در انتهای بازیِ اول نهفته است. زمانی که جوئل با فرصت درمان قارچ "کوریسپس" (Cordyceps) که انسانها را دچار بیماری و تغییر میکند روبرو میشود، به جای کمک به انسانها به دنیا پشت کرده و تصمیم میگیرد الی را نجات دهد. مصونیت دخترک جوان در واقع میتواند کلید درمان کابوسی باشد که برای بیش از 20 سال دنیا را مصیبتزده کرده اما همانطور که تصمیم جوئل برای نجات الی عواقبی دارد، یک انتخاب و پایان جایگزین فرضی در جهت نجات دنیا نیز میتواند عواقب خاص خود را داشته باشد.
الی میمیرد
اولین و واضحترین ماحصلِ اینکه جوئل بشریت را انتخاب کند این است که الی خواهد مرد. به خاطر رشد قارچ کوردیسپس در اطراف مغز قربانی، جدا کردن آن از الی بدون شک منجر به مرگ وی خواهد شد. به خاطر رابطه و صمیمیت ایجاد شده میان جوئل و الی است که وی وظیفهی دلهرهآور کشتن تعداد بسیاری از اعضای گروه "فایرفلای" را در بیمارستان سنتمری به عهده میگیرد. اما اگر این رابطه و پیوند به اندازهای قوی نبود که بتواند با وجدان جوئل مقابله کند (یا حداقل بخشهای کمی که از وجدانش باقی مانده)، ممکن بود الی برای مطالعه و تحقیق تشریح شده باشد.
افرادی که به الی نزدیک بودند بیشتر از همه از مرگ وی متاثر میشدند. این افراد شامل "تامی" و "ماریا" (اگرچه در این مقطع الی زمان زیادی را با آنها سپری نکرده)، "مارلین"، و البته جوئل میشوند. مرگ الی بیشتر از همه برروی جوئل تاثیر میگذاشت چرا که وی بیشترین زمان را با وی گذرانده و این دو تجربیات مشترک بسیاری با یکدیگر داشتهاند. مرگ الی میتوانست به قدری جوئل را آزار دهد که سبب شود وی نتواند با گناه اینکه بدون مبارزه با اعضای فایرفلای الی را تحویل آنها داده، زندگی کند. با توجه به اینکه دنیای The Last of Us به شدت تلخ و ظالمانه است، احتمال داشت جوئل برای کنار آمدن با درد و رنج از دستدادن الی به مواردی مانند الکل یا خودکشی روی آورد.
درمان کامل بیماری
حتی اگر فداکاری الی منجر به تولید درمانی برای بشریت میشد، همهی افراد حاضر به استفاده از آن نبودند. در این زمان انسانها برای مدتی طولانی به گروههایی مختلف با دیدگاههای متفاوت تقسیم شدهاند و هیچ هیئت و گروهی نیست که بر دیگران نظارت داشته باشد. احتمالا از آنجایی که مدت بسیاری طول کشیده تا درمان پیدا شود، برخی از گروهها نسبت به وجود یک درمان دچار شک و تردید شوند. برخی گروههای دیگر نیز (جناحهایی نظیر شکارچیان) از پذیرش درمان اجتناب میکنند زیرا دوست دارند دنیا در وضعیت فعلی خود باقی بماند.
هر دوی این ایدئولوژیها زمانی که در نسخه اول The Last of Us جوئل از الی میخواهد مصونیت خود را از دیگران قائم کند چرا که شاید فکر کنند وی دیوانه بوده یا بخواهند او را بکشند، تایید میشوند. با این حال علیرغم شک و تردید، برخی از وجود یک درمان به وجد آمده و با خوشحالی آن را قبول خواهند کرد. با این حال، بازگرداندن دنیا به وضعیت سابق خود، قبل از شیوع قارچ کوردیسپس، تلاش زیادی لازم خواهد داشت.
گروه فایرفلای همه جوابها را ندارد
هر دو بازیِ The Last of Us و The Last of Us Part 2 به خوبی نشان میدهند که گروه فایرفلای تا چه حد کوچک و بدون قدرت هستند. این گروه اکثرا از افرادی که در مقابل مناطق قرنطینهشدهی مختلف F.E.D.R.A. (آژانس فدرال واکنش به بلایا که گهگاهی با نام سازمان فدرال واکنش در برابر بلایا از آن یاد شده و حکم جناحی متخاصم در دنیای The Last of Us را دارد) در سراسر جهان قیام کردهاند، تشکیل شده است. با افزایش تقاضا برای تشکیل یک دولت واحد و پیداکردن درمان برای قارچ کوردیسپس، تعداد افرادی که به عضویت فایرفلای در میآمدند هم بیشتر شد. اما در زمان وقوع اتفاقات بازی The Last of Us، باختهای متعدد در برابر سربازان F.E.D.R.A. و محوشدن رویای گروه برای یافتن درمان و تشکیل دولتی واحد سبب شد تا آنها به یک گروهک شبهنظامی کوچک تبدیل شوند. با ایمانداشتن به پیداشدن درمان، گروه فایرفلای میتوانست در نهایت حداقل به یکی از اهدافش دست پیدا کند.
اما فایرفلای دولت اصلی این دنیا نیست. توزیع درمان کشفشده در سراسر دنیا توسط چنین گروه کوچکی که شهرتش به خاطر سالها شکست و تحقیر لکهدار شده، کار بسیار دشواری خواهد بود. و البته که همه هم با فایرفلای دوست نیستند چرا که آنها دشمنان بسیاری برای خود دست و پا کردهاند. به خاطر چنین دلایلی است که فایرفلای بدون شک با دقت در مورد اینکه درمان را به چه کسانی خواهد داد، فکر خواهد کرد. آنها احتمالا سعی میکنند کسانی که به درمان نیاز دارند را اولویتبندی کنند اما این موضوع همچنان این سوال را مطرح میکند که اگر افراد نیازمند دشمنان سابق آنها باشند، واکنش فایرفلای چه خواهد بود؟ تنها با نگاهی به اخلاقیات و طرز فکریِ سوالبرانگیز رهبر آنها یعنی مارلین (که علیرغم اینکه به مادرش قول داده الی سالم خواهد بود، او را قربانی میکند) میتوان متوجه شد که فایرفلای از نظر اخلاقی تا چه حد مبهم و دوپهلو است.
حتی با وجود تمامی این فدارکاری و دردها، انتخاب جوئل جهت انجام کار "درست" ممکن است در نهایت باز هم جهان را به مکانی بهتر تبدیل نکند. بدون شک این انتخابی است که به نفع بشریت انجام شده اما هنوز عوامل متعددی وجود دارند که خارج از کنترل وی بوده و با این حال باید آنها را هم در نظر گرفت. در حالی که به نظر میرسد جوئل به خاطر رابطهاش با الی وی را نجات داده، احتمالا وی به اینکه اگر انتخاب دیگری انجام دهد چه عواقبی خواهد داشت هم فکر کرده است.
بازی The Last of Us Part 1 هم اکنون برروی کنسول PS5 در دسترس است و تا چند ماه دیگر برروی پلتفرم PC نیز قابل بازی خواهد بود. شما میتوانید در ادامه دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: GameRant
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.