بازی Guardians of the Galaxy از عناصر کمدی و خنده‌دار زیادی در روایت داستان خود استفاده می‌کند. متاسفانه تعداد این چنین بازی‌ها زیاد نیست. بازی‌ها معمولاً در بکارگیری کمدی از تمام روش‌های ممکن برای خنده آوردن مخاطب استفاده می‌کنند و برای اینکار کاملاً در ژانر کمدی غرق می‌شوند. نگاهی گذرا به Duke Nukem، عناوین اخیر Borderlands و حتی بازی Deadpool که توسط Activision منتشر شده بود این امر را ثابت می‌کنند. این بازی‌هایی که واقعاً موفق شدند حداقل لبخندی روی لب بازیکنانشان بیاورند، معمولاً کامل در طنز غوطه‌ور هستند، بازی‌های دیگر را مسخره می‌کنند و از فرمول‌های قدیمی در کمدی و داستان‌گویی خود استفاده می‌کنند.
بنابراین چه چیزی یک بازی اکشن را خنده‌دار می‌کند؟ Guardians of the Galaxy در سال 2021 عرضه شد و به سرعت بخاطر نویسندگی فوق العاده‌اش مورد تحسین گیمران قرار گرفت. دیالوگ‌های این بازی به قدری جذاب بودند که حتی اگر سعی می‌کردید هم نمی‌توانستید کیفیت نویسندگی در این ساختۀ Eidos Montreal را نادیده بگیرید.
پس چگونه "مری دیمارل" (Mary DeMarle)، کارگردان ارشد نویسندگی و تیمش توانستند به آن دست یابند؟ شاید برایتان تعجب‌آور باشد، اما آن‌ها هیچ پیشینه‌ای در کمدی قبل از این بازی نداشتند.
دیمارل می‌گوید: "وقتی برای اولین بار پروژه را دریافت کردیم، فکر می‌کنم برای تنظیم مجدد ذهنیت‌مان کمی به مشکل خوردیم. به خصوص برای من اینطور بود که «اوه، از من می‌خواهید کمدی بنویسم؟!» و این حس وحشتی را در من به وجود آورد. من حس شوخ طبعی دارم، اما حس شوخ طبعی من کمی تیره‌تر است... و وقتی به چیزی شبیه به Guardians of the Galaxy نگاه می‌کنید، که دنیای دوستانه‌تری دارد، من فکر می‌کردم که در نوشتن آن شکست خواهم خورد."
دیمارل می‌گوید که در رابطه با جنبه کمدی بازی کارگردان نوآوری، "ژان فرانسوا دوگاس" (Jean-Francois Dugas) بسیار بحث کرده است. او می‌گوید که در واقع، با بسیاری از مردم در این مورد صحبت کرده است. "پروسه ساخت یک بازی طولانی است، بنابراین وقتی روی یک بازی کار می‌کنید این جوک‌ها را بارها و بارها خواهید شنید... و اغلب در موقعیتی قرار می‌گیرید که این جوک‌ها دیگر برای بار پانزدهمین بار خنده‌دار به نظر نمی‌رسند و من از آن خیلی ترسیده بودم."
در نهایت، دیمارل شروع به ساختن یک تیم کرد، تیمی متشکل از نویسندگانی که همه در یک اتاق می‌نشستند و با یکدیگر مشورت می‌کردند. طبق گفته‌های دیمارل، به نظر می‌رسد که جلسات نگارش Guardian of the Galaxy چیزی شبیه به جلسات نمایش کمدی کلاسیک برگذار می‌شد. به گونه‌ای که به راحتی در آن می‌شد یک سریال کمدی ساخت.
دیمارل توضیح می‌دهد که برای او شگفت‌انگیز بود که ببیند چگونه نویسندگان نمی‌دانستند که یک جوکی که ساخته، دست به دست و توسط جمعی خنده‌دارتر می‌شد، برای چه کسی است. "آن‌ها به همدیگر می‌گفتند: «این جوک تو نبود؟» و بعد دیگری می‌گفت «نه، مال تو بود!». در یک نقطه، من در واقع مجبور شدم به سیستم فایلمان نگاه کنم و بگویم «نه، نه، تو بودی "ایتن پتی" (Ethan Petty)، تو آن خط را نوشتی!» و او با تعجب می‌گفت: «من؟ واقعاً؟!» و می‌خندید."
دیمارل در ادامه توضیح می‌دهد که پس از 20 سال فعالیت در صنعت گیمینگ، یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که او آموخته است، همکاری صحیح است. برای او، مدیریت تیمی از نویسندگان و دسته‌بندی کردن مطالب ارسالی آن‌ها و اطمینان از اینکه همه چیز با قرار گرفتن در کنار همدیگر به درستی کار می‌کند، کلید اصلی برای موفقیت و مطابق برنامه پیش رفتن است.
او توضیح می‌دهد: "در این پروژه وقتی شروع به کار کردیم، می‌خواستم مطمئن شوم که متون را می‌خوانیم. بنابراین، یکی از برنامه‌هایی که در استودیوی Eidos وجود دارد این است که ساعت 4:30 بعد از ظهر روز جمعه، همه می‌توانند استراحت کنند. و من گفتم «باشه، ساعت 4:30 بعدازظهر یک جلسه می‌گذاریم و آن را برای دو ساعت رزرو می‌کنیم، و همه با هم در یک اتاق می‌نشینیم و متن نوشته شده را می‌خوانیم.»"
"اما نکته این بود که اگر متنی را خودتان نوشته باشید، نمی‌توانستید آن را بخوانید، بلکه باید همان جا بنشینید و به خواندن قسمت خود گوش دهید. و چیزی که واقعاً در مورد این کار عالی بود، این بود که فضای آرامی را ایجاد می‌کرد و واقعاً حس علاقه‌مندی و راحتی را درون اتاق نشر می‌داد. این واقعاً باعث شد که همه به یکدیگر اعتماد داشته باشند."
به نظر می رسد که این اعتماد زمانی که با بازی مانند Guardians of the Galaxy سروکار دارید، بسیار مهم است. اگرچه در ظاهر، این بازی در مورد دسته‌ای از دزدان فضایی است که در اطراف کهکشان سفر می‌کنند، با آدم‌های بد علمی تخیلی می‌جنگند و کهکشان را نجات می‌دهند... اما در زیر آن، این یک بازی با حاشیه‌های تاریک شگفت‌آور است.
داستان بازی حول محور ستون‌های اصلی سختی‌ها، غم و اندوه، از دست دادن (این همان قسمت تاریکی است که دیمارل از استعداد خود در این زمینه مطمئن بود) و تضاد دائمی بین افرادی از خانواده انتخابی، خانواده‌ای از هم پاشیده، خانواده‌ای کشته شده، یا خانواده‌ای که از شما ربوده می‌چرخید.
دیمارل ادامه می‌دهد: "نوشتن، مانند هر فرآیند خلاقانه دیگری، می‌تواند شما را بسیار آسیب‌پذیر کند و اغلب اوقات نمی‌خواهید چیزهایی را به اشتراک بگذارید یا نمی‌خواهید مردم آنچه را که خلق کرده‌اید ببینند. اما ما خیلی سریع متوجه شدیم که اشتراک گذاری با گروه باعث قوی‌تر شدن محصول نهایی می‌شود. و وقتی این را فهمیدیم، همه چیز از آنجا به بعد قوت گرفت. واقعا باعث شد همه به هم اعتماد کنند."
"ما این متن‌خوانی‌ها را انجام می‌دادیم و همه یک شخصیتی را انتخاب می‌کردند و سپس کار خواندن را شروع می‌کردیم، صداگذاران کارهای ضبط شروع کرده بودند و در روز‌های جمعه، آن‌ها را به اتاق دعوت می‌کردیم و سپس از آن‌ها می‌خواستیم که متن را با ما بخوانند."
این آسیب‌پذیری و روحیه همکاری، تیم را به راز مخفی پشت ساخت Guardians سوق داد: اینکه، برای این بازی، عناصر کمدی از شوخی‌های بی‌وقفه و جوک‌های کوتاه سرچشمه نمی‌گیرند، بلکه از خود شخصیت‌ها، از موقعیت آن‌ها در جهان بازی، نحوه دیدن آن‌ها و نحوه تعامل آن‌ها با یکدیگر است که بیشترین تاثیر را می‌گذارد.
"در زندگی واقعی، من در موقعیت‌هایی بوده‌ام که چیزهایی را فقط از روی حقیقت گفته‌ام و همه شروع به خندیدن کردند... و من از خودم می‌پرسم، «چرا؟ چه چیز این خنده‌دار بود؟»، به این دلیل است که آن چیزی که برای من جدی است، برای شخص دیگری و تجربه زندگی آن‌ها ممکن است بسیار خنده‌دار باشد. بنابراین درست بودن این شخصیت‌ها و تعامل بین آن‌هاست که باعث می‌شود همه چیز بسیار خنده‌دار شود."
این ترکیب کمدی/تراژدی برای دیمارل مهم است. در واقع، به نظر می‌رسد که این همان چیزی است که Guardians of the Galaxy را بسیار خنده‌دار می‌کند. برای هر لحظه واقعاً خنده‌دار، احساسات و عواطف زیادی به کار رفته شده است. و در مقابل، درست زمانی که فکر می‌کنید بازی برای مدت طولانی غرق در درام و ناراحتی‌ها شده است، "گروت" (Groot) را می‌بینید که کاری احمقانه و یا بامزه انجام دهد تا شما را شاد کند.
دیمارل، که همچنین روی Deus Ex: Human Revolution و Deus Ex: Mankind Divided کار کرده است، می‌گوید: "من دوست دارم با احساسات سنگین کنار بیایم. من دوست دارم وارد حقیقت یک احساس و حقیقت پشت آن شوم و حس آسیب پذیری را منتقل کنم. من از دیدن چنین عناصری در فیلم‌هایی که می‌بینم لذت می‌برم، دوست دارم آن‌ها را در کتاب خواندن ببینم، به طور خلاصه دوست دارم در همه چیز نشانه‌ای از آن را ببینم."
"من شخصاً فکر می‌کنم برخی از بهترین چیزهایی که دیده‌ام داستان‌هایی هستند که در آن شما را به خنده وا می‌دارند و سپس، ناگهان آن حس را کمرنگ کرده و شما را شوکه‌زده می‌کنند. یا برعکس این موضوع، شما در یک صحنه جدی هستید و کار به جایی می‌رسد که می‌خواهید گریه کنید و سپس ناگهان کمدی به شما کمک می‌کند تا آن اندوه را از دلتان بیرون بیاورید. تعامل این دو بسیار مهم است."
شاید به همین دلیل است که Guardians of the Galaxy به چنین موفقیتی دست یافته است، چرا که این بازی در زمینه طنز جزو یکی از محبوب‌ترین بازی‌ها میان گیمران است و به دلیل نوسندگی زیبای داستانش، برنده بهترین داستان سال 2021 شد. شاید به همین دلیل است که این بازی قرار است برای مدت طولانی به عنوان یک بازی کلاسیک در ذهن بازیکنان باقی بماند و حتی بعنوان یک بازی خارج از لایسنس مارول نیز به خوبی عمل کند.
با Guardians of the Galaxy، دیمارل و تیم Eidos Montreal فقط یک بازی خوب لایسنس شدۀ مارول نساختند، بلکه یک شاهکار غیرقابل تصوری را ایجاد کردند و مهم‌تر از همه، آن‌ها موفق شدند یک شاهکار جدید در نویسندگی کمدی تولید کنند. چیزی که همه ما می‌توانیم از آن درس‌های ارزشمندی بیاموزیم؛ چه در بازی‌ها و نویسندگی و چه در هر رسانه‌ای دیگر.
منبع: VG247
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.