اکشن بی‌وقفه و کمدی Devil May Cry، داستان ترسناک پس‌زمینه‌اش را می‌پوشاند

اکشن بی‌وقفه و کمدی Devil May Cry، داستان ترسناک پس‌زمینه‌اش را می‌پوشاند

نوشته‌ی
avatar
1 سال و 11 ماه و 20 روز پیش

فهرست مطالب

سری Devil May Cry یکی از نمادین‌ترین فرنچایزهای اکشن موجود در صنعت گیمینگ است. شخصیتهای‌ بازی‌ها، اکشن سریع و گیم پلی فوق العاده چالش برانگیز و در عین حال بسیار جذاب آن، این بازی‌ها را به اسطوره‌‌ای در ژانر Hack 'n Slash تبدیل کرده است. با این حال، پشت اکشن‌های جذاب و بی‌وقفه‌ی Devil May Cry، یک داستان ترسناک شگفت‌انگیز و موثری پنهان شده است.

در حالی که گیم پلی بازی قرار دادن بازیکنان در نقش افراد قدرتمند و برجسته کردن حس برتری قهرمانان نسبت به دشمنان را همیشه در تمام بازی‌های خود به خوبی رعایت می‌کند، داستان تاریک و اغلب ناراحت کنندۀ این فرنچایز چیز بیشتری برای گفتن دارد که معمولاً نادیده گرفته می‌شود.

اول از همه، بازی‌های Devil May Cry در دنیایی اتفاق می‌افتند که لشکر شیاطین دائماً در تلاش برای حمله به دنیای انسان‌های عادی هستند. این موضوع خودش به تنهایی وحشتناک است، به ویژه از آنجایی که رئیس شیاطین، Mundus، در سالان گذشته‌ی دور یک تهاجم تمام عیار را علیه انسان‌های بی‌دفاع ترتیب داده بود.

تنها دلیلی که اکنون دنیای Devil May Cry شبیه یک عنوان FromSoftware به نظر نمی‌رسد این است که "اسپاردا" (Sparda)، دست راست و فرد مورد اعتماد Mundus، به او خیانت می‌کرد. اسپاردا سپس یک قفل قدرتمندی بر مسیر بین دنیاها گذاشت و قلمروی انسان‌ها و شیاطین را برای هزاران سال از هم جدا کرد.

اما متأسفانه، تا زمانی که بازی‌ها در آن اتفاق می‌افتند، آن قفل در حال از بین رفتن است و تهدید وجود شیاطین دوباره وجود دارد. از همین رو، بشریت همیشه در آستانه خطر نابودی است.

مرز باریک بین اکشن و وحشت

در هر بازی Devil May Cry، شخصی تلاش می‌کند تا سد بین دنیای انسان و شیطان را بشکند. در Devil May Cry 5، Urizen موفق می‌شود تا یک حمله شیاطین را رهبری کند و در این روند شهر Red Grave را به طور کامل نابود می‌کند. در حالی که موجودیت Urizen که از حس نفرت "ورجیل" (Vergil) از ضعف بشریت سرچشمه می‌گیرید، خودش به اندازه کافی وحشتناک است اما تعداد زیاد کشته شدگان این شهر، حتی وضعیت را ترسناک‌تر از قبل می‌کند.

داستان Devil May Cry 5 تلاشی برای نجات مردم شهر نیست، بلکه مبارزه‌ای برای مهار موقعیتی خوفناک از بدتر شدن است؛ درست مانند یک بازی ترسناک و بقا. اوضاع این حمله شیاطین به قدری بد می‌شود که هر انسانی که در شهر زندگی می‌کرد، بدون اینکه مستقیما دیده شود، مرده فرض می‌شود.

در حالی که تعداد کشتار Urizen او را متمایز می‌کند، همۀ باس‌های Devil May Cry وحشتناک هستند. از شیاطین انتقام‌جو که به دنبال پسر اسپاردای خیانتکار، "دانته"(Dante)، هستند گرفته تا انسان‌های بدذاتی که حاضرند برای قدرت بیشتر دنیای خودشان را نابود کنند؛ به طور خلاصه، این فرنچایز پر از دشمنان نفرت‌انگیز است.

بدتر از آن این است که در حالی که دانته احتمالاً یک مبارز مافوق بشری می‌باشد، بیشتر هیولاهایی که او با آن‌ها می‌جنگد نیز همینطور هستند. اما با این تفاوت که خوشبختانه دانته در بازی‌ها توانایی ترمیم بدنش را دارد و می‌تواند به راحتی پس اصابت یک شمشیر به شکمش به کار خود ادامه دهد. این اتفاق به خودی خود برای هر موجودی چیز وحشتناکی است، اما دانته تمایل دارد ترس و ضعف‌های خود را نمایش ندهد.

اوضاع پسران اسپاردا خوب نیست!

به گفتۀ خالق فرنچایز، "هیدکی کامیا" (Hideki Kamiya)، دانته همیشه هنگام جنگ‌هایش می‌ترسد. شوخی‌های مداوم و جوک گویی‌هایش فقط برای این نیست که بازی‌ها احساس نسبتاً دوستانه‌تر و کمدی داشته باشند، بلکه از لحاظ داستانی این نحوۀ مقابله دانته با وحشت درونی و فیزیکی مبارزه با شیاطین است.

این موضوع برای شخصیت‌پردازی دانته بسیار مهم است زیرا او مدام شوخی می‌‌کند و از آن می‌توان به راحتی نتیجه گرفت که این بدان معناست که دانته دائماً احساس ترس و درماندگی می‌کند، حتی زمانی که بازیکن در حال انجام فنون فوق‌العاده پیچیده‌ای روی دشمنان خود است.

صحت چنین موضوعی به تنهایی ناراحت کننده خواهد بود، اما همچنین به شدت به این نکته اشاره می‌کند که ورجیل نیز چنین احساسی دارد. Devil May Cry 3 به وضوح نشان می‌دهد که جنایات ورجیل بخاطر ترس و تمایل او برای اینکه دیگر هرگز مانند دوران کودکی‌اش صدمه نبیند انجام می‌شوند.

هر دو پسران اسپاردا از اتفاقات دوران کودکی خود وحشت‌زده هشتند، از زمانی که مادرشان، "ایوا" (Eva)، خود را قربانی کرد تا فرزندانش را از حمله شیاطین شرور نجات دهد. Devil May Cry 5 با صحنه‌ای ناراحت‌کننده از خاطرۀ دانته، لحظه‌ی مرگ ایوا توسط شیاطین را از دید خود او نشان می‌دهد.

این نشان می‌دهد که سلامت روان دانته و ورجیل در طول سری رو به تاریکی است، چیزی که در Devil May Cry 5 زمانی که دانته به طور کامل از ایدۀ نجات ورجیل دست می‌کشد به اوج خود می‌رسد. اگرچه "نرو" (Nero) موفق می‌شود هر دو برادر را به صلح موقت قانع کند، اما بازی با حبس شدن دانته و ورجیل در دنیای شیاطین به پایان می‌رسد.

ما حتی در Devil May Cry 2 و انیمه (که زمان اتفاقات آن‌ها بین 1 و 4  است) می‌بینیم که شوخی‌ها و بطور کلی شخصیت دانته در حالت عادی خود نیستند، به گونه‌ای که او رفتار منزوی‌تر و خیلی جدی‌تری دارند. اگر Devil May Cry 6 تصمیم بگیرد که بیشتر به اعماق ترسناک فرنچایز بپردازد، احتمالاً واضح‌تر خواهیم دید که زندگی در دنیای Devil May Cry واقعاً به چه صورتی است.

منبع: GameRant

مقالات مرتبط
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.
محصولات مرتبط