چرا اکنون بهترین زمان برای تجربه‌ی سری Metro است؟

چرا اکنون بهترین زمان برای تجربه‌ی سری Metro است؟

نوشته‌ی
avatar
1 سال و 11 ماه و 29 روز پیش

فهرست مطالب

این روزها، اخبار زیادی پیرامون حمله‌ی روسیه به کشور اوکراین و موضع غرب نسبت به وضعیت کنونی می‌شنویم. این جنگ تا کنون تعداد قابل توجهی کشته و زخمی به همراه داشته است. حتی کسانی که صدمه‌ی فیزیکی ندیده‌اند نیز مطمئنا از لحاظ روحی در شرایط مطلوبی نیستند. این درحالیست که احتمال دارد که این جریانات منجر به آغاز یک جنگ بسیار مرگبارتر و گسترده‌تر شود؛ جنگی که پا را فراتر از اوکراین گذاشته و کل جهان را در برگیرد!

در میان اخبار این روزها، صحبت‌هایی از احتمال درگیری کشور روسیه با آمریکا و ناتو، و حتی استفاده‌ی آن‌ها از بمب‌های اتم می‌شود. بگذریم که در صورت وقوع این اتفاقات، حتی ممکن است شاهد استفاده از بمب هیدروژنی و سلاح‌های جدیدی که روسیه و آمریکا از آن صحبت می‌کنند نیز باشیم. هیچ اهمیتی هم ندارد که کدام جبهه ابتدا از بمب اتم خود استفاده کند. آغازگر هر کشوری که باشد، پایان دهنده، برابر با نابودی کل کره‌ی زمین خواهد بود.

اکنون که در چنین شرایطی زندگی می‌کنیم و کل جهان نگران آینده‌ی بشر است؛ دوست دارم تجربه‌ی فرنچایزی را به شما معرفی کنم که چندان بی‌ربط به دوران کنونی نیست. در واقع، من بر این باورم که اصلا اکنون بهترین زمان برای تجربه‌ی سری Metro است! این مجموعه، جهانِ بشر در سال‌های پس از استفاده از بمب اتم و شرایط زندگی در آن دوران‌ها را به تصویر می‌کشد. زیبایی‌های دنیا، سختی‌های زندگی، ذات تغییر ناپذیر بشر، و هر آنچه که در این آینده‌ی احتمالی انتظارمان را می‌کشند، در جهان Metro خلق شده‌اند. پس تا ادامه‌ی این مطلب با ما همراه باشید تا به معرفی و بررسی این فرنچایز بپردازیم.

تاریخچه‌ی ساخت سری Metro

همه چیز از رمان Metro 2033 آغاز شد. آقای Dmitry A. Glukhovsky یک نویسنده‌ و ژورنالیست روسیه‌ای است که در سال 2002 رمان Metro 2033 را نوشت و آن را از طریق وبسایت خود، به صورت رایگان برای عموم منتشر کرد. این رمان در سال 2005 به صورت فیزیکی نیز عرضه گردید. پس از گذشت مدتی، کتاب Metro 2033 توانست نظر استودیوی بازیسازی اوکراینی 4A Games را به خود جلب کند. بنابراین بازیسازان این استودیو تصمیم گرفتند که یک بازی ویدئویی بر مبنای این رمان توسعه دهند؛ و بدین گونه، بازی Metro 2033 متولد شد!

آقای Dmitry A. Glukhovsky در سال 2009 ادامه‌ای بر رمان خود نوشت و آن را تحت عنوان Metro 2034 منتشر کرد. یک سال بعد از آن، ساخت بازی Metro 2033 به اتمام رسید و استودیوی 4A Games با همکاری کمپانی THQ آن را برای PC و Xbox 360 عرضه کرد. پس از موفقیت‌هایی که این بازی کسب کرد، استودیوی 4A Games مشتاق بود تا ادامه‌ی آن را نیز توسعه دهند؛ اما آن‌ها بر این باور بودند که رمان Metro 2034 (که ادامه‌ی کتاب پیشین بود) چندان مناسب یک بازی ویدئویی نیست.

بنابراین، آقای Dmitry A. Glukhovsky با همکاری این استودیو، یک داستان مجزا برای نسخه بعدی از سری بازی‌های Metro نوشت و اینگونه بازی پرافتخار و بی‌نظیر Metro Last Light نیز خلق شد. البته وی باور داشت که داستانی که نوشته، بسیار بزرگ‌تر از خط داستانی Metro Last Light است و از همین جهت، آن داستان را در قالب یک رمان مجزا به نام Metro 2035 نیز منتشر کرد. بازی Metro Last Light هم در سال 2013 برای رایانه‌های شخصی و دو کنسول نسل هفتمی Xbox 360 و PS3 عرضه گردید.

آقای Dmitry A. Glukhovsky در ادامه، نسخه‌های بیشتری از مجموعه رمان‌های Metro را نوشت. او همچنین به صورت فعالانه در توسعه‌ی سری بازی‌های Metro نیز نقش داشت و در ساخت داستان و روایت این آثار، همواره به استودیوی بازیسازی 4A Games کمک می‌کرد. به لطف ایشان، ما امروز مجموعه‌ی بی‌نظیری از داستان‌های تخیلی آخرالزمانی Metro را در قالب رمان، کتاب صوتی، ویدئوگیم، و غیره در اختیار داریم تا به هر شکلی که دوست داریم، به جهانی نابود شده با بمب اتم، سفر کنیم!

اگر تا کنون سری عناوین Metro را بازی نکرده‌اید، پیشنهاد می‌کنم که حتما حتما، اکنون به سراغ آن‌ها بروید. مهم نیست که PC Gamer هستید یا طرفدار کنسول‌ها، این بازی در هر صورت، در دسترس شما قرار دارد. دو بازی نسل هفتمی Metro 2033 و Metro Last Light در سال 2014، برای کنسول‌های نسل هشتم بازسازی شدند و تحت کالکشن Metro Redux با گرافیکی به شدت بهبود یافته، مجددا عرضه گردیدند. این کالکشن، بعدها برای کنسول Nintendo Switch نیز منتشر شد!

همچنین سومین نسخه از این فرنچایز، یعنی بازی Metro Exodus هم اثر نسبتا جدیدی است و آپدیت‌های گرافیکی متعددی را برای کنسول‌های میان‌نسلی و کنسول‌های نسل نهم دریافت کرده است. اتفاقا من نیز همین هفته پیش مجددا وارد بازی Metro Exodus شدم تا بالاخره دو افزونه‌ای که برای آن ساخته شده را تجربه کنم. و خب باید اعتراف کنم که حتی افزونه‌های این بازی نیز به شدت عمیق و پندآموز هستند! شاید حتی بتوان آن‌ها را در میان بهترین DLCهای دنیای بازی قرار داد.

در مجموع، تمامی بازی‌های سری Metro به لطف پشتیبانی طولانی مدت این سازندگان خوش ذوق اوکراینی، در سطح کیفی بسیاری خوبی قرار دارند. بنابراین چه صاحب کنسول‌های نسل هشتمی PS4 یا Xbox One باشید، چه موفق شده باشید که یکی از کنسول‌های نسل نهمی Xbox Series X | S یا PS5 را تهیه کنید، و چه با PC به تجربه‌ی بازی‌ها می‌پردازید، هم اکنون می‌توانید سگانه‌ی بازی‌های ویدئویی Metro را برروی دستگاه خود تجربه کنید.

حال اجازه دهید کمی به معرفی خود این بازی‌ها و ویژگی‌های مثبت و نقاط قوتشان بپردازیم.

مترو، اثری دلنشین مملوء از لحظات فراموش نشدنی!

بمب‌های اتم، دنیا را کاملا نابود کرده‌اند؛ دیگر آثار چندانی از آن تمدن‌های بزرگ بشر باقی نمانده است. بدتر از آن این است که امواج رادیواکتیو نیز زندگی را برای اندک بازماندگان جهان بسیار سخت کرده‌اند. مردم در متروها زندگی می‌کنند و با فضای محدود زیرزمینی و غذاهای ناچیزی که یافت می‌شوند، زندگی خود را می‌گذرانند. از طرف دیگر، امواج رادیواکتیو باعث جهش یافتن برخی از گونه‌های حیوانات شده‌ و آن‌ها را بسیار بزرگ‌تر و قوی‌تر کرده‌اند! اکنون حتی موجودات جهش یافته هم یک تحدید برای بقای بشر محسوب می‌شوند.

اما چیزی که در میان تمامی این اتفاقات تغییر نکرده، ذات انسان است. مهر و محبت، شجاعت و دلاوری، رهبری و حمایت، تلاش و کوشش، و تمامی ویژگی‌های مثبت انسان‌ها همچنان در درون آن‌ها زنده است. هنوز هم بسیاری از افراد برای دستیابی به اهداف والاتر، یا تضمین بقای عزیزان خود، یا حتی حفظ امنیت هم نوع‌های خود، جانشان را قربانی می‌کنند. این افراد جسارت می‌کنند و از جان «فرد» می‌گذرند تا «جمع» زنده بماند و به بقا ادامه دهد. زیستگاه‌هایی که هنوز سر پا ایستاده‌اند و بقای بازماندگان جنگ‌های گذشتگان را فراهم می‌کنند، به لطف همین پوئن‌های مثبت امکان پذیر بوده‌ندس‌اند.

اما خصلت‌های مثبت، هیچ وقت دست خالی نمی‌آیند؛ همانطور که هر ویژگی‌ای، یک تضاد را با خود به همراه می‌آورد. با وجود تمام اتفاقات ناگواری که رخ داده، ذات خبیث بشر نیز همچنان در تک تک افراد باقی مانده است. هنوز هم حسادت، خودخواهی، کینه، ستم، و سایر پلیدی‌های ذات انسان نیز وجود دارند و باعث ایجاد درگیری‌های متعدد بین گروه‌های مختلف بازماندگان می‌شوند. در بسیاری از این مواقع، انسان‌ها به مراتب خطرات بزرگ‌تری را برای یکدیگر پدید می‌آورند تا امواج رادیواکتیو یا موجودات جهش یافته! هنوز هم بشر، بزرگ‌ترین تحدید خطرناک برای گونه‌ی خودش است!

حقیقتا زندگی سخت است؛ اما امید و غریزه‌ی بقا همچنان در دل‌ها وجود دارد.

سری بازی‌های Metro عناوینی در ژانر «اکشن ماجراجویی» و «شوتر اول شخص» هستند. حتی عنوان Metro Exodus هم که دارای محیط‌های نسبتا بزرگ با قابلیت گشت و گذار و همچنین مقداری عناصر نقش آفرینی بود نیز یک اثر RPG یا جهان‌بازِ کامل محسوب نمی‌شد و ماهیت آن همچنان یک بازی نسبتا خطی در ژانر اکشن ماجراجویی است. مثلا در هیچ یک از نسخه‌های Metro شما با هر NPCای نمی‌توانید تعامل مستقیم نداشته باشید، از آن‌ها کوئست دریافت کنید، و برای صحبت با آن‌ها دیالوگ انتخاب کنید. درحالی که آن‌ها خودشان دیالوگ‌های خارق‌العاده‌ای را برای شما آماده کرده‌اند!

پس از اتمام یک ماموریت بسیار خطرناک که به سختی از آن جان سالم به در برده‌اید، به پایگاه برمی‌گردید تا کمی استراحت کنید. بعد از استراحت، از اتاقتان بیرون می‌آیید. در تاریکی‌های تونل‌های سرد مترو، نور آتش و چراغ‌های دورهمی‌های بازماندگان، گرمی خاصی را به محیط می‌بخشد. بازماندگان این جهانِ تنها، در کنار هم جمع شده‌اند؛ غذای گرم می‌خورند و نوشیدنی‌های لذت بخشی می‌نوشند. همه در حال صحبت هستند. می‌گویند و می‌خندند و دغدغه‌های فردا را برای فردا می‌گذارند. کسی چه می‌داند، شاید امشب آخرین شبی باشد که زنده هستند و می‌توانند زندگی کنند... !

در بسیاری از مراحل سری Metro، شما بخشی از مرحله را در زیست‌گاه‌ها سپری می‌کنید ؛ جایی که افراد مختلفی را مشاهده می‌کنید که در حال انجام کارهای خودشان است. اگر به جای اینکه مستقیم به سمت مقصد مرحله حرکت کنید، کمی در زیست‌گاه بچرخید و به افراد مختلف نزدیک شوید، متوجه می‌شوید که آن‌ها درمورد مسائل جالبی صحبت می‌کنند و اتفاقا دیالوگ‌های نسبتا طولانی‌ای هم دارند! وقتی از دیالوگ‌نویسی سری Metro صحبت می‌کنم، منظورم آن مزخرفات جنریکی نیست که مثلا برای NPCهای سری Far Cry نوشته می‌شوند! بلکه منظورم دیالوگ‌های واقعی و عمیقی است که شبیه به گفتوگوهای انسان‌های واقعیست.

آن‌ها از اتفاقات روزمره حرف می‌زنند، از سختی‌های زندگی، از احساساتی که نسبت به چیزهای مختلف دارند، از حوادسی که در این روزها رخ می‌دهند، از ترس‌هایشان، از دنیای پیش از جنگ، از لحظات زیبایی که داشته‌اند، از افکارشان، و هر چیز دیگری که انسان‌ها در چنین شرایطی ممکن است به آن‌ها فکر کنند یا درموردشان صحبت کنند. آن‌ها گاهی متوجه حضور شما نیز می‌شوند و سعی می‌کنند تا شما را نیز وارد بحثشان کنند. به هر حال هر چه که باشد، داستان سگانه‌ی Metro توسط یک نویسنده‌ی واقعی نوشته شده است؛ پس باید هم تا این حد دیالوگ‌های عمیق و حائز توجه‌ای داشته باشد!

دورهمی‌های بازماندگان، از میان زیباترین و دل‌نشین‌ترین بخش‌های سری بازی‌های Metro هستند. آن‌ها بسیار عمیق و ادبی هستند و می‌توانند ذهنتان را برای ساعت‌ها نسبت به موضوعاتی بحث برانگیز مشغول کنند. به شخصه، لحظاتی که در میان مردم Metro تجربه کرده‌ام را به راحتی می‌توانم در میان تاثیرگذارترین و فراموش نشدنی‌ترین لحظات زندگی‌ام قرار دهم!

مجموعه‌ی Metro یک شاهکار بی‌نظیر در زمینه‌ی ارائه‌ی داستانی ادبی، روایت تاثیرگذار و زیبا، کرکترها و NPCهایی با شخصیت‌پردازی انسان‌گونه، و اتمسفری تکرار نشدنی است که حتما باید تجربه شود. پس هرگز تجربه‌ی این سگانه‌ی بی‌همتا را از دست ندهید!

logo
امتیاز این مطلب: 3
امتیاز شما:
مقالات مرتبط
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.
محصولات مرتبط