عنوان The Callisto Protocol یک بازی اکشن در سبک «ترسناک بقا» است که توسط سازندگان پیشین سری Dead Space ساخته شده و هم اکنون برای رایانههای شخصی، کنسولهای PS4 و PS5 از شرکت سونی، و همچنین کنسولهای Xbox One و Xbox Series X | S از کمپانی مایکروسافت در دسترس است. این بازی به نوعی یک ادامهی معنوی بر سری Dead Space است و سعی دارد تا حال و هوای آن فرنچایز دوست داشتنی را برای باری دیگر تکرار کند.
استودی Striking Distance سازنده این بازی، این واقعیت را پنهان نکرده است که The Callisto Protocol در واقع DNA مشابه فراوانی نسبت به فرنچایز Dead Space دارد. طراح، کارگردان انیمیشن و توسعه دهندگان Dead Space همگی در اینجا نقش دارند. بنابراین جای تعجب نیست که شباهت های زیادی بین این دو بازی وجود داشته باشند. اما آیا تیم توسعه دهنده جدید گلن شوفیلد (Glen Schofield) توانسته است بازیای را به ما ارائه دهد که بتواند پا به پای نسخه کلاسیک Dead Space در سال 2008 بایستد؟ آیا استودیوی Striking Distance با موفقیت یک تجربه برجسته دیگر در سبک بقا ارائه میدهد؟
به محض اینکه برای اولین بار کنترل شخصیت اصلی داستان، یعنی جیکوب لی را به دست گرفتید، بلافاصله میتوانید ارتباط عمیقی با ماجراجویی آیزاک کلارک را احساس کنید، با همان حس هدفمند و سنگین به حرکت و دیدگاه سوم شخص که شما را در حین اکشن نزدیک نگه میدارد. همچنین به شما این امکان را میدهد که مراقب رابط کاربری هوشمندانه بازی باشید. درست مانند فضای مرده، نوار سلامت جیکوب و عناصر مختلف دیگر بر روی بدن و لباس به نمایش در میآیند. این هنوز هم یک روش فوق العاده برای انتقال اطلاعات حیاتی است. درست مثل زمانی که حدود 14 سال پیش برای اولین بار آن را دیدیم.
با دیدن حرکات جیکوب، شما فوراً متوجه خواهید شد که چیزهای از اجساد دشمنان سرنگون شده بیرون ریخته میشوند. دستکش GRP او بسیار یادآور توانایی حرکتی آیزاک است و همه چیز از نحوه انجام یک حمله سنگین گرفته تا نحوه شلیک اسلحه دقیقاً به همان آرامی و هدفمندی به نظر می رسند. یکی از عناصر برجسته Dead Space، سیستم مبارزه منحصر به فرد آن بود که در محور تکه تکه شدن نکرومورفها، بریدن اندام آنها برای کاهش سرعت آنها، و کشتن آنها با استفاده از کمترین تعداد شلیک ممکن برای حفظ ذخایر مهمات شما بود. این سیستمی است که تا به امروز به طرز شگفت انگیزی حفظ شده است. سیستمی که به خوبی متعادل و سرگرم کننده است.
در اینجا شما از جاخالیهای زمانبندیشده استفاده میکنید تا از مسیر حملات دریافتی خارج شوید، و پنجرههایی را برای حمله با سلاحهای غوغا باز میکنید. خوشبختانه جاخالیهای شما نیازی به زمانبندی کامل ندارند. سپس شما میتوانید باتوم برقی خود را بیرون بیاورید یا یک اسلحه گرم را بیرون بکشید تا دشمن خود را منفجر کنید. برخوردهای اولیه با دشمن با سرعتی آهسته صورت میگیرد و به شما زمان میدهد تا به دور زدن جاخالیها عادت کنید و سپس با واکنشهای خشونتآمیز به عقب برگردید.
احساس سنگینی، احساس بیرحمی، احساس تنهایی، همگی حس خوبی را القا میکنند. حس بسیار شبیه به فضای مرده، فیزیکی بودن اغراقآمیز همه چیز در این دنیا، از اینکه چقدر آهسته و هدفمند حرکت میکنید تا نحوه تعامل شما با محیط و ضرب و شتم شرورانه دشمنان، حسی فوقالعاده رضایتبخش و خشن. و پسر، اتفاقاً پروتکل کالیستو یک بازی برای افراد بدجنس نیست؛ حتی با وجود انیمیشنهای مرگ بسیار وحشیانه، ضربات صورت، سر بریدن، جمجمههای خرد شده، تکه تکه کردن، چشم ها و موارد دیگر.
با این حال، به همان اندازه که ما از احساس نبرد در اینجا لذت می بریم، مشکلاتی نیز وجود دارند، مشکلاتی که با تغییر بازی از قسمت ابتدایی جذاب به نیمه دوم تشدید می شوند. البته بیان اینکه پروتکل کالیستو به طور کلی کمی ناامیدکننده است، برای ما هیچ لذتی ندارد. این یک بازی است که تمام قطعات مهم را در جای خود قرار داده است. موشن کپچر پر زرق و برق و گرافیک نسل بعدی، بازیگران فوق العاده، سیستم نورپردازی پیشرفته و فناوری صوتی سه بعدی، و فرضیه ای که به اندازه کافی جذاب است تا ما را به دنیای خود بکشاند. اما بعد همه چیز به نوعی به هم می ریزد. ما شرط می بندیم که اکثر بازیکنان در چند ساعت اول از همه چیز در مورد این ماجراجویی لذت خواهند برد، قبل از اینکه در پایان آن ناامید شوند.
در واقع، Callisto Protocol واقعاً شبیه یک بازی دو نیمه است. فرار ابتدایی از زندان آهن سیاه، سیستم مبارزه را به خوبی به نمایش میگذارد و ما را هیجان زده میکند تا ببینیم چه اتفاقی در آینده میافتد. همه چیز را به زیبایی تنظیم میکند. از اینجا به داخل برف میرویم تا یک بخش گرافیکی خیرهکننده در فضای باز داشته باشیم که با انبوهی از دشمنان یخزده سرگرم میشود و در نهایت به درون خون و رودههای گلآلود سیاره میافتیم تا برای سکانسهای فوقالعادهی کلاستروفوبیک که در آن، سکوت کلیدی برای بقا است. همه این چیزها ما را کاملاً درگیر کرده بود. و خب واقعا سخت است که از ظاهر و صداهای باورنکردنی همه چیز غافلگیر نشویم، اما ما کاملاً آگاه بودیم که هنوز منتظر چیزی بودیم ...
متأسفانه، به محض اینکه بازی تصمیم میگیرد اوضاع را در میانه راه کمپین خود تغییر دهد، با رویاروییهای بزرگتر که شامل چندین دشمن میشود، شروع میشود. ناگهان همه چیز کمی خارج از کنترل خارج میشود و بازی حس سرگرم کننده بودن را از دست میدهد. همچنین اصرار عجیبی برای ضربه زدن به شما با حملات ترسناک از سوی دشمنان کوچک وجود دارد. مطلقاً هیچ راهی برای دفاع از خود در برابر این چیزها وجود ندارد. این موارد خسته کننده هستند و در نیمه دوم بازی بدتر هم می شوند. یک سوم پایانی پر از برخوردهای نمایشی کسل کننده و تکراری است که باعث می شود نبردی که از قبل پرتنش بود، حس یک آزمایش خسته کننده را داشته باشد.
مشکل دیگری که وجود دارد این است که آن انیمیشنهای مرگ فوق خشونت آمیز که در ابتدا بسیار جذاب و سینماتیک بودند، به ندرت خسته کننده می شوند. آن هم وقتی که آنها را صد بار پشت سر هم دیده باشید! و متاسفانه تعداد دشمنان چندان زیادی در این بازی وجود ندارند. به همین دلیل، در نیمه دوم مبارزه با همان دشمنان تکراری کمی حس خسته کننده بودن میدهد. از طرف دیگر، باسفایتها نیز طراحی چندان مطلوبی ندارند.
ما همچنین باید به مدت زمان دیوانهواری که در طول کمپین، جیکوب برای فشردن خود و رد شدن از فضاهای تنگ صرف میکند نیز اشاره کنیم. ما همه طرفدار کمی کلاستروفوبیا هستیم، بدمان نمی آید که از یک دریچه بخزیم یا از شکاف کوچکی در یک دیوار اینجا و آنجا عبور کنیم. اما سازندگان واقعا در این زمینه زیاده روی کردهاند. یک قسمت به ویژه وجود دارد که در آن زمان زیادی را صرف فشار دادن بدن خود به آرامی از درهای به سختی باز شده و در امتداد دیوارها می کنید و لولهها را دور می زنید. این چیزها همیشه جالب به نظر می رسند اما مطمئناً باید کمی کمتر و متمرکزتر باشند.
از نظر عملکرد، میدانیم که نسخه رایانههای شخصی بازی در زمان عرضه مشکلات قابلتوجهی دارد، اما در Xbox Series X همه چیز بهتر به نظر میرسد، اگرچه کاملاً بدون اشکال نیست. بازی دارای دو گزینهی گرافیکی است. در حالت Quality Mode میتوانید با رزولوشن بالا اما نرخ فریم 30 بازی را تجربه کنید. در حالت Performance Mode نیز نرخ فریم به 60 افزایش مییابد اما رزولوشن و گرافیک بازی کمی کاهش خواهند یافت. در مجموع، عملکرد این بازی برروی Xbox Series X خوب و روان بود.
سخن پایانی
در پایان، بازی The Callisto Protocol یک اثر عالی در سبک ترسناک و بقا عالی است. این واقعاً یکی از بهترین بازیهایی است که ما تاکنون در این نسل بازی کردهایم. در حقیقت، The Callisto Protocol خیلی خوب شروع میشود و نیمه اول بسیار هیجانانگیزی دارد. با این حال، هر چه بیشتر وارد آن شوید، از کیفیت آن کاسته میشود. داستان رضایتبخش نیست و در نیمهی دوم، مبارزات جنگی چندان خوب نیستند. اگر آن جلوههای بصری فانتزی نسل بعدی را حذف کنید، صرفا با یک تجربه تقریباً متوسط طرف هستید؛ بازیای که ما بیش از حد برایش هیجانزده بودیم، و بازیای که اکنون نمیتوانیم از آن غافل شویم.
نکات مثبت
گرافیک خیره کنندهی نسل نهمی
موشن کپچر فوقالعاده
صداگذاری سه بعدی عالی
اتمسفر نفسگیر و تاثیرگذار
محیطهای متنوع با برخی مناظر زیبا
مبارزات هیجانانگیز و خشن
نکات منفی
کاهش کیفیت بازی در نیمه دوم
خستهکننده شدن گیمپلی در نیمه دوم
ضعفهای داستان و روایت داستانی
نمره نهایی: 7/10
برای ارسال دیدگاه ابتدا باید وارد شوید.